(7)

رسول خدا (ص) در شب شگفت‌تر از روز است. او در روز، دنیا را پر از پیکار و مبارزه کرده بود و عرصه را بر کافران تنگ کرده بود. او در نبردی بی‌امان به مصاف آنها رفته بود؛ یا می‌بایست به فرمانروایی و فریادرسی‌‌‍‍‍ »الله» گردن نهند، یا این که راه تبلیغ دعوت را بر او سد نکنند و یا آماده‌ی جنگ با مسلمانان باشند.

هنگامی که شب فرا می‌رسید، رسول خدا(ص) در حال و وضع عجیبی به سر می‌برد!!

«عن أبی سلمة...أنّه سأل عَائشه:کیفَ کانتْ صَلاةُ رسولِ اللهِ(ص) باللَّیلِ، فی رمضان؟ فقالت: ما کان رسولُ اللهِ (ص) یزیدُ فی رمضَان َو لا فی غیره، علی إحدی عشرةَ رکعةً، یُصلّی أربعاً، فلا تسألْ عن حُسنهنَّ و طُولهنَّ، ثمَّ یصلّی أربعاً،فلا تسألْ عن حُسنهنَّ و طولهنَّ، ثمَّ یصلِّی ثلاثاً. فقالت عائشةُ: فقلتُ: یا رسولَ اللهِ: أتنام قبلَ أن تُوترَ؟ فقال: یا عائشةُ، إن عینیَّ تنامانِ، و لا ینامُ قَلبِی» 

از أبو سلمه روایت شده است که از عائشه پرسید: نماز شبِ رسول خدا(ص) در رمضان چگونه بود؟

جواب داد: رسول خدا (ص) نه در رمضان و نه در غیر رمضان، بیش از یازده رکعت نمی‌خواند؛ اول چهار رکعت نماز می‌خواند و از شکوه و زیبایی و طولانی بودن آنها نپرس! سپس چهار رکعت دیگر را به همان زیبایی می‌خواند؛ آن گاه سه رکعت نماز «وتر» می‌خواند. 

عایشه می‌گوید گفتم: ای رسول خدا(ص) آیا قبل از این که نماز وتر را بخوانی، می‌خوابی؟

فرمود: ای عائشه! چشمانم به خواب فرو می‌روند، اما قلبم نمی‌خوابد!»

این گزارش رسول خدا(ص) درباره‌ی شخصیت‌اش بسیار باشکوه است...

این که می‌فرماید: «چشمانم به خواب فرو می‌روند»؛ امری روشن است و تمام مردم در آن یکسان‌اند و جای تعجب نیست...

شگفت در این است که می‌فرماید: « قلبم به خواب نمی‌رود»...

آیا منظور رسول خدا (ص)این است که تپش قلب اش در خواب متوقف نمی‌شود؟

خیر، چنین اتفاقی برای هر موجود زنده ای، چه انسان و چه حیوان در اثنای خواب اتفاق می‌افتد.حال، سؤال این است که رسول خدا(ص) می‌خواست چه چیز تازه ای درباره‌ی شخصیت اش اعلام کند؟!

منظورشان از قلب، قلب درونی و معنوی است نه آن عضوی که شبیه میوه‌ی درخت کاج است و پیوسته می‌تپد و خون را به تمام رگ های بدن پمپاژ می‌کند.

این همان قلبی است که محل دریافت وحی الهی از آسمان است. این قلب نه در شب می‌خوابد و نه در روز؛ بلکه پیوسته بیدار است و از حیات دائمی برخوردار است؛ چون جایگاه الهام و تجلّی وحی الهی است.

این قلب، شب و روز به طرز ویژه‌ای آماده شده است و به پروردگار جهانیان اختصاص دارد.

قرآن در سوره‌ی شعراء در این باره می‌فرماید: نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ عَلَى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنذِرِینَ

«روح الامین آن را بر قلب‌ات نازل کرد. تا از [جمله] هشداردهندگان باشى» (شعراء: 194 – 193)

رسول خدا(ص) نیز مانند تمام مردم دیگر می‌خوابد و چشمان و سایر اعضای بدن‌اش مثل بقیه‌ی مردم به خواب می‌رود، اما قلب اش همچنان زنده و بیدار است.

بنابراین رؤیای پیامبران، رؤیای صادقه بود؛ زیرا که خواب و بیداری شان یکسان بوده است... ابراهیم (ع) در خواب مهم‌ترین موضوع به او فرمان داده شد؛ خداوند به او دستور داد که پسرش را ذبح کند... این رؤیا واقعی بود و ابراهیم، شتابان آن را اجرا کرد. اسماعیل(ع) نیز بدون وقفه در برابر درخواست پروردگارش تسلیم شد و ابراهیم (ع) با این امر خطیر مورد آزمایش قرار گرفت.

خداوند متعال در این باره می‌فرماید:

فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْیَ قَالَ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ ( صافات : 102 ) 

«و چون [فرزندش] به [نوجوانی و] حدّ تلاش [و همکاری] با پدر رسید، گفت، پسرم، در خواب می‌بینم که تو را 

ذبح می‌کنم، نظر تو چیست؟ گفت: پدرم، هر مأموریتی داری انجام بده، ان شاء الله مرا شکیبا خواهی یافت.» 

این چه شخصیتی بود که قلب اش، شب و روز را در بیداری مداوم می‌گذراند؟!

در میان انسانها چه کسی می‌تواند به این مقام والا صعود کند؟!

هیچ کس... به جز محمّد رسول خدا(ص) چنین توانی ندارد....

ادامه دارد...