درباره احکام و مسایل فقهی روزه، از دیدگاه تنگ و محدود مذهبی گرفته تا دیدگاه وسیع فرامذهبی، کتابهای فراوانی نوشته شده‌اند. آنچه که در شعایر اسلامی مهم بوده و اهمیت فراوانی دارد، حکمت و فلسفه آنها می‌باشد؛ که متأسفانه بهای لازم به آن داده نشده و بسیار ساده و گذرا درباره آن بحث شده و سخن گفته‌اند. نوشته حاضر بیان چند نکته‌ای است، از دریای حکمت و فلسفه روزه، به این امید که بکوشیم با مراعات ضوابط و چهارچوبهای شرعی روزه، هدف آن را تحقق بخشیم. 
خداوند علیم و حکیم خطاب به مؤمنان (کسانی که اسلام را شناخته و از صمیم قلب، آن را پذیرفته و تسلیم آن هستند؛ و عمل و رفتار خود را به مقتضای آن شناخت، تنظیم می‌کنند.) می‌فرماید: «یا أیها الذین ءامنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، روزه بر شما واجب شده است؛ همچنان که برامتهای قبل از شما نیز فرض شده بود؛ به این امید که ـ اگر آنچنان که باید، روزه بگیرید ـ متقی شوید.»[1]

با توجه به آیه مذکور در می‌یابیم که تمام امتهای گذشته نیز به فرمان فرمانروای فریادرس خود، مکلف به روزه گرفتن بوده‌اند. واقعیت مذکور بیانگر این است که روزه متعلق به زمان و مکان مخصوصی نبوده و به ذات و نفس انسان ـ که در نهاد تمام انسانها وجود ـ بستگی دارد. بنابراین به نظر می‌رسد حکمت و فلسفه روزه را هم باید در رابطه با نفس و مسایل آن جستجو کرد؛ نه نمودهای جسمی آن.

«صوم» در لغت به معنای خودداری و امساک از انجام کاری (خوردن، آشامیدن، سخن گفتن و ...) می‌باشد. وقتی که در وزن «فعال» به کار می‌رود، قید سختی و دشواری بدان افزوده می‌شود. پس «صیام» یعنی: امساک و خودداری کردن از چیزی، با سختی و دشواری. اما امساک و خودداری از چه چیزی؟ از خوردن و آشامیدن و همبستری؛ از امور مباحی که نفس در مدت یازده ماه، به طور مرتب از آنها استفاده کرده و به شدت بدانها عادت کرده است.

نفس را از انجام این امور بازداشتن و منع کردن، سخت و دشوار بوده و مستلزم صبر و اراده‌ای قوی می‌باشد. نفس انسان به گونه‌ای است که صفات و ویژگیها، با تکرار و تمرین در آن رسوخ کرده و به صورت خصلت و ملکه در می‌آیند. به عبارت دیگر نهادینه شدن صفات در درون، مستلزم تکرار و تمرین مداوم می‌باشد. با توجه به این خصوصیت نفس و ... خداوند علیم جهت کنترل، ضبط نفس و تحت سیطره گرفتنش توسط انسان ـ به گونه‌ای که انسان مالک و فرمانروای نفسش باشد؛ نه نفس مالک و فرمانروای او ـ، تمرینی سخت و مداوم به مدت یک ماه درهر سال مقرر کرده است. جهت کنترل و تسلط بر نفس، آن را از طلوع فجر صادق تا غروب خورشید، از خوردن و آشامیدن و شهوت جنسی باز داشتن (همراه با نیت تقرب به خدا)، لازم است؛ اما کافی نیست. متأسفانه بسیاری از مردم تنها بدین حد اکتفا کرده و به سایر حدود الهی همراه آنها توجهی نمی‌کنند.

بنا به آموزه‌های قرآن و سنت، فرد روزه‌دار باید نفس خود را خالصانه و بدون هیچگونه توقع و چشمداشتی از دیگران[2]، از تمام شهوات و خواسته‌های (قولی و عملی) مخالف با شریعت اسلامی منع کرده و بازدارد. به فرموده پیامبر رحمت ـ صلی الله علیه و سلم ـ: «فرد روزه‌دار باید حدود روزه را بشناسد و آنها را آنگونه که باید، حفظ کرده و مصون دارد،تا پاک کننده گناهان قبل از رمضان باشد.»[3] در همین رابطه ایشان می‌فرماید: «شرط اینکه روزه رمضان سبب بخشودگی گناهان شود این است که: فرد روزه‌دار از گناهان کبیره اجتناب کرده و به آنها نزدیک نشود.» [4]

آثار و تأثیر روزه باید در گفتار و کردار روزه‌دار نمود یابد، به گونه‌ای که همچون سپری وی را از نافرمانی خداوند و گناهان محافظت نماید. پیامبر رحمت ـ صلی الله علیه و سلم ـ در این رابطه می‌فرماید: «... هرگاه یکی از شما روزه باشد، از سخنان رکیک و ناپسند، فریاد کشیدن و رفتار سفیهانه اجتناب ورزد. اگر کسی به وی فحش و ناسزا گفت یا با وی درگیر شد و به نزاع برخاست، (در درون خود، با یادآوری اینکه: روزه می‌باشم) به وی پاسخ ندهد.» [5] امام محمد غزالی ـ رحمه الله ـ وظایف روزه‌داران را اینگونه بیان می‌کند: «1 ـ چشم نگاه داشتن ... 2 ـ حفظ زبان از دروغ، غیبت، سخن چینی، دشنام، جدل و ... 3 ـ گوش فراندادن به چیزهای مکروه و حرام؛ زیرا هرآنچه که گفتنش حرام باشد، شنیدنش نیز حرام است... 4 ـ بازداشتن بقیه جوارح همچون دست و پا از مکروه و حرام؛ و همچنین شکم از شبهات، به هنگام افطار؛ وگرنه روزه مفهومی نخواهد داشت که خود را از حلال منع نمود و با حرام افطار کرد... 5 ـ به هنگام افطاری، در خوردن زیاده روی نکند؛ به گونه‌ای که شکمش را پر کند. چگونه از روزه جهت شکست دادن نفس و غلبه بر شهوات آن استفاده شود، در حالی که روزه‌دار هرآنچه را در روز نخورده و حتی بیشتر و رنگین تر از آن را سر سفره افطار آماده کند؟... روح روزه و حکمت آن تضعیف نفس است... 6 ـ پس از افطار قلبش مملو از خوف و رجا باشد...» [6]

روزه‌داری که هر روز با تمام وجود، نفسش را از هرآنچه که مخالف شریعت الهی باشد باز دارد، در نتیجه تکرار و تمرین این خویشتنداری و امساک، طی مدت یک ماه، بر نفس خود مسلط شده و آن را تحت کنترل و تسلط خود در می‌آورد. اگر روزه‌دار این گونه روزه باشد، می‌توان امیدوار بود که حکمت و هدف اصلی آن (ایجاد ملکه «تقوا» و متقی شدن فرد روزه‌دار)، محقق شده است. به گفته یکی از بزرگان، «محبت» اولین رکن تقوا است و «خدمت به خلق» نیز اولین اثر آن می‌باشد؛ که «خیر الناس أنفعهم للناس.» به عبارت دیگر فرد متقی، محب و خیرخواه مردم بوده و با دلسوزی تمام به آنها خدمت می‌کند. اما علت چیست فردی که ماه رمضان را روزه گرفته و باید متقی شده باشد، نه تنها خیرخواه مردم نمی‌باشد، بلکه به آنها نیز خیانت نیز می‌کند؟

چگونه ممکن است فرد متقی، با گفتار و کردارش مردم آزاری (غیبت، نمامی، تهمت زدن، تمسخر و ...) نماید؟

چگونه ممکن است فرد متقی، به خاطر چند تومان درآمد بیشتر به راحتی دروغ گفته یا سر مردم را کلاه بگذارد؟

چگونه ممکن است فرد متقی، اکثر اوقاتش را صرف تماشای فیلمهای مبتذل کند؛ و در خیابان و ... مشغول چشم‌چرانی و ایجاد مزاحمت برای زن و بچه مردم باشد؟

چگونه ممکن است فرد متقی، وجدان کاری نداشته باشد و با بهانه‌های واهی و توجیهات بی‌پایه و اساس، از زیر بار مسئولیت شانه خالی نماید؟

چگونه ممکن است فرد متقی، تنها به فکر خویش باشد و نسبت به مشکلات، رنجها و گرفتاریهای مردم بی‌تفاوت باشد؟

چگونه ممکن است فرد متقی، نسبت به زیردستانش نامهربان بوده و حقوقشان را پایمال نماید؛ یا ندای اعتراض و حق طلبی آنها را با قساوت و سنگدلی خفه کند؟ و ...

به صراحت می‌توان گفت چنین فردی، نصیبش از روزه، به فرموده ی پیامبر رحمت ـ صلی الله علیه و سلم ـ گرسنگی و تشنگی می‌باشد. «کم من صائم لیس له من صومه الا الجوع و العطش: بسا روزه‌دارانی که بهره و نصیب آنها از روزه، تنها تشنگی و گرسنگی است.»[7] و همچنین در حدیث دیگری می‌فرماید: «من لم یدع قول الزور والعمل به فلیس لله حاجه فی أن یدع طعامه و شرابه: کسی که دروغ و اعمال غیر صادقانه را کنار ننهد، خداوند احتیاجی به این ندارد که آن فرد، طعام و نوشیدنی اش را کنار نهد.» [8]

پس همانطور که ذکر شد حکمت روزه این است که فرد، متقی شده و منشأ خیر و برکت برای خود و جامعه شود.

بیاییم تا فرصت باقی است خود را از این خوان الهی محروم ننماییم؛ و در این مبارک ایام رمضان با گرفتن روزه و رعایت حدود آن، خود را مشمول این فرموده راهنما و اسوه خود قرار دهیم که: «من صام رمضان ایماناً و احتساباً غفر له ما تقدّم من ذنبه: کسی که رمضان را با اخلاص و رعایت حدود آن روزه باشد، گناهان گذشته‌اش بخشوده خواهند شد.»

-------
منابع و پانوشتها:
1 ـ قرآن کریم، سوره‌ی بقره، آیه‌ی183.

2 ـ قال ـ صلی الله علیه و سلم ـ: «... الا الصوم فانه لی و انا اجزی به، یدع شهوته و طعامه من اجلی... » به روایت امام مسلم

3 ـ قال ـ صلی الله علیه و سلم ـ: «من صام رمضان و عرف حدوده و تحفظ مما کان ینبغی ان یتحفظ منه کفر ما قبله.» به روایت احمد و بیهقی با سند حسن

4 ـ قال ـ صلی الله علیه و سلم ـ: «... و رمضان الی رمضان مکفرات لما بینهن اذا اجتنبت الکبائر. » به روایت امام مسلم

5 ـ قال ـ صلی الله علیه و سلم ـ: «اذا کان یوم صوم احدکم فلا یرفث و لایصخب، فان سابه احد او قاتله فلیقل انی صائم.». متفق علیه

6 ـ غزالی امام محمد، احیاء علوم الدین؛ ج اول صص/307 ـ 310

7 ـ به روایت نسائی، ابن ماجه، صحیح الجامع، البانی 3490

8 ـ به روایت امام بخاری

9 ـ راغب اصفهانی، مفردات.

10 ـ سبحانی استاد ناصر، روح الصلاة.