بر مبنای دیدگاه قریب به اتفاق علمای اسلامی سیره و سنت پیامبر گرامی اسلام (ص) بعد از قرآن، از معتبرترین منابع دینی محسوب میشود. با این وصف بر اثر تعامل سطحی و عدم بهره وری از قرآن، از جانب تعدادی از علمای اسلامی، شخصیت بینظیر ایشان آن چنان که شایسته است معرفی نشده و حتی در مواردی خاص سخنانی را به ایشان نسبت داده که با متن قرآن مغایرت دارد. گرچه بحمدالله تعدادی دیگر از علمای اسلامی به صورت شایسته ایشان را معرفی نموده و از افراط و تفریط در این مورد خودداری نمودهاند. با این وجود هرگاه انسان محققی در منابع اسلامی موجود، در مورد شخصیت ایشان تحقیق نماید، دچار آشفتگی و سرگردانی خواهد شد.
بنابراین میتوان این را گفت که غریبترین شخصیتها در عالم انسانی پیامبر رحمت (ص) میباشد. البته ریشهی اصلی این حالت، به این امر بر میگردد که پیامبر اسلام کمتر از منظر قرآن معرفی شده است. لذا مسلمانان غالباً در این زمینه دچار افراط و تفریط شدهاند. بر این اساس ما نیز احساس مسئولیت نموده و در حد توان خویش، نسبت به معرفی سنت پیامبر اقدام خواهیم نمود.
برای تبیین موضوع به بیان قواعدی روشنگر اشاره خواهیم نمود:
تعریف دین:
به قضایای قطعی موجود در علوم تجربی و انسانی و علوم وحیانی دین گفته میشود. که مشمول دو حوزهی جداگانه میشود:
۱. علوم تجربی و انسانی
أَلَم تَرَوا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم ما فِي السَّماواتِ وَما فِي الأَرضِ وَأَسبَغَ عَلَيكُم نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَباطِنَةً ۗ وَمِنَ النّاسِ مَن يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيرِ عِلمٍ وَلا هُدًى وَلا كِتابٍ مُنيرٍ [سوره لقمان: آیه ۲۰]
آیا ندیدهاید که خداوند آنچه را که در آسمانها و زمین است مسخّر شما کرده است (و در مسیر منافع شما به حرکت انداخته است)، و نعمتهای خود را - چه نعمتهای ظاهر و چه نعمتهای باطن - بر شما گسترده و افزون ساخته است؟ برخی از مردم بدون هیچ گونه دانش و هدایت و کتاب روشن و روشنگری، دربارهی (شناخت و یکتائی) خدا راه ستیز و جدال را پیش میگیرند.
۲. علوم وحیانی
لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ ۖ وَأَنزَلنَا الحَديدَ فيهِ بَأسٌ شَديدٌ وَمَنافِعُ لِلنّاسِ وَلِيَعلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالغَيبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزيزٌ [سوره حدید: آیه ۲۵]
ما پیغمبران خود را همراه با دلائل متقن و معجزات روشن (به میان مردم) روانه کردهایم، و با آنان کتابهای (آسمانی و قوانین) و موازین (شناسائی حق و عدالت) نازل نمودهایم تا مردمان (برابر آن در میان خود) دادگرانه رفتار کنند. و آهن را پدیدار کردهایم که دارای نیروی زیاد و سودهای فراوانی برای مردمان است. هدف (از ارسال انبیاء و نزول کتب آسمانی و همچنین آفرینش وسائلی چون آهن) این است که خداوند بداند چه کسانی او را و فرستادگانش را بگونهی نهان و پنهان (از دیدگان مردمان) یاری میکنند. خداوند نیرومند و چیره است.
حوزههای سهگانهی علوم وحیانی نیز عبارتند از:
۱. اطاعت از خداوند:
که انجام این کار از طریق فرمانبرداری از قرآن میسر می شود.
۲. اطاعت از پیامبر(ص):
که انجام این کار از طریق فرمانبرداری از سخنان، اعمال و تقریراتشان صورت میگیرد.
۳. اطاعت از شورای اولیالامر (متخصصین حوزههای مختلف):
که انجام این کار از طریق فرمانبرداری از دانشمندان حوزههای مختلف دینی حاصل میشود.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ ۖ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّـهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا [سوره نساء: آیه ۵۹]
ای کسانی که ایمان آوردهاید! از خدا (با پیروی از قرآن) و از پیغمبر (خدا محمّد مصطفی با تمسّک به سنّت او) اطاعت کنید، و از کارداران و فرماندهان مسلمان خود فرمانبرداری نمائید (مادام که دادگر و حقّگرا بوده و مجری احکام شریعت اسلام باشند) و اگر در چیزی اختلاف داشتید (و در امری از امور کشمکش پیدا کردید) آن را به خدا (با عرضهی به قرآن) و پیغمبر او (با رجوع به سنّت نبوی) برگردانید (تا در پرتو قرآن و سنّت، حکم آن را بدانید. چرا که خدا قرآن را نازل، و پیغمبر آن را بیان و روشن داشته است. باید چنین عمل کنید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید. این کار (یعنی رجوع به قرآن و سنّت) برای شما بهتر و خوش فرجامتر است.
تعریف سنت:
سنت به معنی روش است. که در اصطلاح دینی به روش زندگی پیامبر، سنت گفته میشود.
انواع سنت:
۱. سنت قولی:
به فرمودههای پیامبر در راستای تبیین دین خدا سنت قولی یا حدیث گفته میشود.
۲. سنت عملی:
به افعال پیامبر که در راستای تبیین دینداری مسلمانان انجام شده، سنت عملی گفته میشود.
۳. سنت تقریری:
به اعمالی که در حضور پیامبر انجام شده و ایشان در مورد آنها سکوت نموده و نسبت به آنها معترض نبوده، سنت تقریری گفته میشود.
لَقَد كانَ لَكُم في رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن كانَ يَرجُو اللَّهَ وَاليَومَ الآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثيرًا [سوره أحزاب: آیه ۲۱]
سرمشق و الگوی زیبائی در (شیوهی پندار و گفتار و کردار) پیغمبر خدا برای شما است. برای کسانی که (دارای سه ویژگی باشند:) امید به خدا داشته، و جویای قیامت باشند، و خدای را بسیار یاد کنند.
تعریف حدیث:
حدیث در لغت به معنای امور و حوادث جدید است. و در اصطلاح دینی به فرمودههای پیامبر حدیث گفته میشود.
جایگاه سنت:
۱. سنت پیامبر عهدهدار تبیین قرآن است.
وَما أَنزَلنا عَلَيكَ الكِتابَ إِلّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اختَلَفوا فيهِ ۙ وَهُدًى وَرَحمَةً لِقَومٍ يُؤمِنونَ [سوره نحل: آیه ۶۴]
ما کتاب (قرآن) را بر تو نازل نکردهایم مگر بدان خاطر که چیزی را برای مردمان بیان و روشن نمائی که (جزو امور دینی است و) در آن اختلاف دارند، و (هم بدان خاطر که این کتاب) هدایت و رحمت برای مؤمنان گردد.
۲. سنت پیامبر تعلیم دهندهی کتاب و حکمت است.
كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ [سوره بقره: آیه ۱۵۱]
و همچنین (برای تکمیل نعمت خود بر شما) پیغمبری را از خودتان در میانتان برانگیختم که آیات (قرآن) ما را بر شما فرو میخواند (و نشانههای وحدانیّت و عظمت خدا را در گسترهی جهان به شما مینمایاند) و شما را پاکیزه میدارد (از رذائلی همچون زندهبگور کردن دختران و خونریزیها و کشتن فرزندان از ترس فقر و فاقه و غیره. و با کاشتن نهال فضائل در اندرونتان، شما را سرور و سرمشق دیگران میسازد) و به شما کتاب (قرآن) و حکمت (اسرار و منافع احکام) را میآموزد (تا با حفظ نظم و لفظ قرآن و بهرهمندی از نور آن، به زندگی خویش حیات و تحرّک بخشید و با استفاده از سنّت عملی و سیرت نبوی، به احکام شریعت آشنا گردید). و به شما (به همراه کتاب و حکمت) چیزی یاد میدهد که نمیتوانستید آن را بیاموزید (چون وسیلهی آموزش آن، اندیشه و نگاه نیست، بلکه باید از راه وحی آموخته شود. همانند اخبار عالم غیب و اشارات علمی و بیان سرگذشت پیغمبران و احوال پیشینیان، که نه تنها برای اعراب بلکه برای اهل کتاب نیز مجهول بود).
تعریف تعلیم کتاب:
به معرفی قوانین حاکم بر امورات مختلف مادی و معنوی زندگی انسان از جانب پیامبر از قبیل امور اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، نظامی، دعوی، تربیتی و ... تعلیم کتاب گفته میشود.
تعریف تعلیم حکمت:
به تعیین اولویتهای اجرای امور دینی در مراحل مختلف زندگی مسلمانان از جانب پیامبر تعلیم حکمت گفته میشود.
تعریف روایت:
به خبری که منتسب به پیامبر بوده اما هنوز صحتش اثبات نشده، روایت گفته میشود. و البته تا زمان اثبات صحتشان از حجیت دینی برخوردار نیستند.
تعریف حدیث:
به خبری که منتسب به پیامبر بوده و از طرق مختلف صحتش مورد تأیید قرار گرفته، حدیث گفته میشود. که این گونه از فرمایشات پیامبر، دارای حجیت شرعی بوده و لازم الاجراست.
انواع حدیث:
۱. خبر متواتر:
به خبری که منتسب به پیامبر بوده و امت اسلامی بر صحت آن توافق داشته و آن را پذیرفته حدیث متواتر گفته میشود. که بر اساس نظر علمای اسلامی در حدود ۱۲ عدد میباشند.
۲. حدیث صحیح:
به حدیثی که راویان آن از ثقه و اعتماد کافی برخوردار باشند، حدیث صحیح گفته میشود.
۳. حدیث حسن:
به حدیثی که راویان آن در مقابل راویان حدیث صحیح، از اعتماد و ثقهی کمتری برخوردار باشند، حدیث حسن گفته میشود.
۴. حدیث مشهور:
به حدیثی که راویان آن از ۲ نفر بیشتر باشد، حدیث مشهور گفته میشود.
۵. حدیث آحاد:
به خبری که راوی آن یک نفر باشد، حدیث آحاد گفته میشود.
۶. حدیث غریب:
به خبری که راوی آن در مقابل راوی حدیث آحاد، از ثقه و اعتماد کمتری برخوردار باشد، حدیث غریب گفته میشود.
۷. حدیث عزیز:
به خبری که راوی آن دو نفر باشد، حدیث عزیز گفته میشود.
بر اساس نظر علمای حدیث از لحاظ دوری و نزدیکی روایات منتسبت به پیامبر ۳۲ نوع روایت وجود دارد.
معیار صحت حدیث:
۱. روش اسنادی:
در این روش تلاش میشود که صحت حدیث از طریق ثقه و قابل اعتماد بودن راویان آن از ابتدا تا انتها انجام شود. به عبارت دیگر سلسلهی راویان حدیث، بدون انقطاع تا رسول گرامی اسلام تداوم یابد و همگی آنها مورد اعتماد علمای حدیث باشند. که علم رجال به این امر پرداخته است.
۲. روش محتوایی و مفهومی:
در این روش کوشش میشود که مفهوم حدیث با قواعد قرآنی سنجیده شود. که در صورت تأیید قرآن قابل قبول خواهد بود. در غیر این صورت از حجیت شرعی برخوردار نیست.
گرچه برای تعیین میزان صحت روایات منتسب به پیامبر بایستی از هر دو طریق مذکور به صورت همسان استفاده شود، اما روش مفهومی در مقایسه با روش اسنادی از مشروعیت کامل برخوردار است.
انواع تعامل موجود در میان مسلمانان با روایات منتسب به پیامبر:
۱. تعدادی از مسلمانان به خاطر وجود اختلافات میان راویان از لحاظ صحت و سقم روایات، آنها را نمیپذیرند. و برای دینداری مراجعه به قرآن را کافی دانسته و نسبت به احادیث منتسب به پیامبر احساس نیاز نمیکنند. که این گونه افراد در میان مسلمانان به قرآنیون مشهور هستند.
۲. گروهی دیگر از مسلمانان به صورت کامل و بدون تحلیل عقلی و قرآنی تسلیم روایات منتسب به پیامبر هستند. که این گونه افراد در میان امت اسلامی به اهل حدیث یا ظاهریه مشهور هستند.
۳. گروهی دیگر از مسلمانان بعد از تحلیل روایات منتسب به پیامبر از طریق روش اسنادی و محتوایی با قرآن میزان درجهی صحت یا عدم آن را مشخص میکنند. که در این روش به صورت زیر با آنها تعامل میشود:
الف) گاهی همهی روایت مورد نظر، مورد تأیید قرار میگیرد.
ب) گاهی همهی روایت مورد نظر، مردود اعلام میشود.
ج) گاهی قسمتی از روایت مورد نظر مورد تأیید و قسمتی دیگر مردود اعلام میشود.
مندرجات قرآن و سنت صحیح در قالبهای زیر بیان شدهاند:
۱. آیاتی که به عنوان معادن و منابع قرآنی معرفی شدهاند. چنانکه در جهان آفرینش نیز بعضی از موجودات عالم به عنوان منابع و معادن خام در زمین وجود داشته و خداوند آنها را در اختیار بشر قرار داده تا در هر عصری به تناسب نیاز از آنها کالاهای صنعتی ساخته شوند. تعدادی از آیات قرآن نیز چنین نقشی را ایفا میکنند. و آن یعنی اینکه خداوند آنها را در اختیار مجتهدین قرار داده تا به تناسب نیاز در هر عصری از آنها احکام شرعی جدید بسازند. ضمناً در سنت پیامبر نیز قسمتی از فرمایشاتش به عنوان منبع و معدن مقرر شده تا در هر عصری به تناسب نیاز از جانب مجتهدین از آنها احکام جدید شرعی ساخته شوند.
۲. آیاتی که خداوند شخصاً تبیین آنها را بر عهده گرفته و به عنوان کالاهای آمادهی قرآنی در اختیار بشر قرار داده شده است. همچنین در سنت پیامبر نیز تعدادی از فرمایشاتش به عنوان کالاهای دینی آماده در اختیار امت اسلامی قرار داده شدهاند.
۳. آیات محکم:
به آیاتی که دارای معنای واضحی بوده و معانی متضادی را در بر نداشته و شبهه برانگیز نبوده بلکه شبهه زدایی خواهند نمود، آیات محکم گفته میشوند. مانند آیهی:
... ۚ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ ۖ ... [سوره شورى: قسمتی از آیه ۱۱]
هیچ چیزی شبیه خداوند نیست.
در سنت پیامبر نیز اموری واضح وجود دارند که نقش محکمات حدیث را ادا میکنند. مانند حدیث:
«آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران نیز بپسند.»
۴. آیات متشابه:
به آیاتی که معانی مختلف و شبیه به هم داشته و سوال انگیز بوده، آیات متشابه گفته میشود. مانند آیهی:
الرحمن علی العرش استوی
خداوند بر تختش از همهی جوانب مسلط است.
همچنین در سنت پیامبر نیز اموری بیان شده که همانند آیات متشابه معانی مختلفی را تولید میکنند. مانند حدیث:
«شما در بهشت، خداوند را مانند ماه شب چهارده مشاهده میکنید.»
۵. آیاتی که تبیین جهانبینی توحیدی را بر عهده دارند. همچنین تعدادی از فرمایشات پیامبر نیز تبیینی برای جهانبینی دینی میباشند.
۶. آیاتی که قواعد تزکیهی نفس را بیان میکنند. همچنین بعضی از فرمایشات نبوی نیز در این رابطه بیان شدهاند.
۷. آیاتی که فضائل و رذائل اخلاقی انسانها را بیان نمودهاند. همچنین در سنت پیامبر نیز تعدادی از احادیث به تبیین این گونه امور پرداختهاند.
۸. آیاتی که قواعد احکام شریعت را بیان نمودهاند. در سنت پیامبر نیز چنین اموری بیان شدهاند.
۹. آیاتی که احکام تفصیلی شرعی را بیان نمودهاند. در سنت پیامبر نیز چنین اموری تبیین شدهاند.
۱۰. آیاتی که به تبیین بعضی از وقایع تاریخی پرداختهاند. در سنت پیامبر نیز چنین اموری بیان شدهاند.
۱۱. آیاتی که به بعضی از حقایق علوم تجربی و انسانی اشاره نمودهاند. در بعضی از بیانات نبوی نیز به بعضی از این گونه امور اشاره شده است.
قاعدهی مهم در نقش احادیث در دین خدا:
احادیث نبوی تبیین کنندهی قواعد قرآنی هستند. لذا هر حدیثی که قاعدهی قرآنیش معلوم نباشد، در زمرهی احادیث نبوی محسوب نخواهد شد.
وَما أَنزَلنا عَلَيكَ الكِتابَ إِلّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اختَلَفوا فيهِ ۙ وَهُدًى وَرَحمَةً لِقَومٍ يُؤمِنونَ [سوره نحل: آیه ۶۴]
ما کتاب (قرآن) را بر تو نازل نکردهایم مگر بدان خاطر که چیزی را برای مردمان بیان و روشن نمائی که (جزو امور دینی است و) در آن اختلاف دارند، و (هم بدان خاطر که این کتاب) هدایت و رحمت برای مؤمنان گردد.
تحلیل احادیث در صلاحیت چه کسانی است:
۱. کارشناسان علوم قرآنی
۲. کارشناسان علوم حدیث
۳. کارشناسان علوم تجربی و انسانی (در احادیثی که در این گونه امور بیان شدهاند)
چرا احادیث نبوی از لحاظ قوت و ضعف با شیوههای مختلف روایت شدهاند:
۱. فهم انسانها متنوع بوده و همسان نیستند.
۲. دشمنان دین خدا در تبیین احادیث نبوی دخالت ناروا نموده و حدیثسازی نیز نمودهاند.
۳. تنوع معانی لغات در زبان عربی
۴. وجود ضعف راویان حدیث در زمینهی حفظ، امانت و دقت در بیان احادیث نبوی
۵. خداوند، حفظ احادیث را بر عهده نگرفته است.
آیا بدون مراجعه به احادیث نبوی همهی قرآن قابل فهم است؟
خیر. زیرا خداوند کیفیت اجرای تعدادی از احکام شرعی را به پیامبر سپرده است. در ضمن، تبیین آیات متشابه قرآن نیز به ایشان واگذار شده است.
بهترین راویان حدیث چه کسانی هستند؟
۱. مهاجرین و انصار
۲. صحابه
تعریف صحابه:
به کسانی که بر اثر مصاحبت و همراهی مداوم با پیامبر از اخلاق نبوی عملاً پیروی میکنند، صحابه نامیده میشوند.
مهمترین معیار صحت حدیث:
هر روایتی با اصل یا اصول، آیه یا آیاتی از قرآن مخالف باشد، حدیث نیست.
نظر منصفانه دربارهی صحیحین (مسلم و بخاری):
آن دو از سایر منابع حدیث موثقتر و صحیحتر هستند. گرچه حاوی روایات قابل نقد نیز میباشند. اما تشخیص آنها در صلاحیت متخصصین علوم القرآن و علوم الحدیث میباشد.
کارکرد اصلی حدیث:
۱. تبیین احکام شرعی
۲. تبیین معانی آیات متشابه و ابهامات موجود در قرآن
۳. تشریح بیشتر عقاید، اخلاق و تزکیهی قرآنی
دلیل اعتماد به حدیث:
اتصال پیامبر به خداوند بینهایت علیم، حکیم و رحیم.
وَما يَنطِقُ عَنِ الهَوىٰ إن هُوَ إِلّا وَحيٌ يوحىٰ [سوره نجم: آیات ۳ و ۴]
و از روی هوا و هوس سخن نمیگوید. آن (چیزی که با خود آورده است و با شما در میان نهاده است) جز وحی و پیامی نیست که (از سوی خدا بدو) وحی و پیام میگردد.
محدودهی کارکرد احادیث آحاد:
احادیث آحاد اثبات کنندهی امور اعتقادی نیستند.
آیا میتوان از روایات ضعیف برای ترغیب و ترهیب مسلمانان استفاده نمود؟
خیر. زیرا خود قرآن در حد کافی نسبت به این امر اقدام نموده است.
قرآن، در زمینهی معرفی دین خدا به تبیین سه امر مهم پرداخته است:
۱. دعوت بالحکمه:
یعنی روشنگری در مورد اثبات حقانیت دین خدا و اثبات ناتوانی مکاتب بشری از طریق آیات آفاق و انفس به شیوهی استدلالی و مقایسهای.
۲. موعظهی حسنه:
ترغیب و ترهیب مسلمانان در زمینهی اجرای مفاد دین خداوند.
۳. جدال فکری با مخالفین دین خدا از طریق نشان دادن تناقضات فکری بیباوران به شیوهی احسن.
ادعُ إِلىٰ سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ ۖ وَجادِلهُم بِالَّتي هِيَ أَحسَنُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعلَمُ بِالمُهتَدينَ [سوره نحل: آیه ۱۲۵]
(ای پیغمبر!) مردمان را با سخنان استوار و بجا و اندرزهای نیکو و زیبا به راه پروردگارت فراخوان، و با ایشان به شیوهی هرچه نیکوتر و بهتر گفتگو کن؛ چرا که (بر تو تبلیغ رسالت الهی است با سخنان حکیمانه و مستدلّانه و آگاهانه، و به گونهی بس زیبا و گیرا و پیدا، و بر ما هدایت و ضلال و حساب و کتاب و سزا و جزا است.) بیگمان پروردگارت آگاهتر (از همگان) به حال کسانی است که از راه او منحرف و گمراه میشوند و یا این که رهنمود و راهیاب میگردند.
به عبارت دیگر میتوان گفت که متن اصلی قرآن در سه امر خلاصه میشود:
الف) عقاید:
که قرآن تبیین آنها را بر عهده گرفته و بیان آنها را به احادیث نبوی واگذار ننموده است.
ب) اخلاق:
که اندکی از تبیین آن را به احادیث نبوی سپرده است.
ج) احکام شرعی:
که تبیین اکثریت آن به احادیث پیامبر سپرده شده و بیشتر احادیث نبوی در این زمینه بیان شدهاند.
شرط اساسی بیان احادیث نبوی در خطابههای علما:
شرط اساسی این کار این است که منابع نبوی و قرآنی و میزان صحت آنها را با استدلالات وحیانی و عقلانی بیان کنند.
نظر قرآن در مورد شخصیت پیامبر:
۱. پیامبر خدا همچون سایر انسانها در آفرینش، خصوصیات، محدودیتها، تواناییها و ناتوانیها بشر بوده و از این نظر تفاوتی با سایرین ندارد. بلکه تفاوت ایشان با سایر انسانها در وحی و تلاش فراوان میباشد.
قُل إِنَّما أَنا بَشَرٌ مِثلُكُم يوحىٰ إِلَيَّ أَنَّما إِلٰهُكُم إِلٰهٌ واحِدٌ ۖ فَمَن كانَ يَرجو لِقاءَ رَبِّهِ فَليَعمَل عَمَلًا صالِحًا وَلا يُشرِك بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا [سوره کهف: آیه ۱۱۰]
(ای پیغمبر!) بگو: من فقط انسانی همچون شما هستم (و امتیاز من این است که من پیغمبر خدایم و آنچه گفت: بگو؛ میگویم) و به من وحی میشود که معبود شما یکی است و بس. پس هرکس که خواهان دیدار خدای خویش است، باید که کار شایسته کند، و در پرستش پروردگارش کسی را شریک نسازد.
۲. پیامبر نیز مانند سایرین دچار امراض شده و در نهایت فوت خواهد نمود.
وَإِذا مَرِضتُ فَهُوَ يَشفينِ [سوره شعراء: آیه ۸۰]
و هنگامی که بیمار شوم او است که مرا شفا میدهد.
إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُم مَيِّتونَ [سوره زمر: آیه ۳۰]
(ای محمّد! مرگ از مسائلی است که همهی انسانها در آن یکسانند، و شتری است که بر در خانهی همه کس میخوابد. لذا) تو هم میمیری، و همهی آنان میمیرند (و سرانجامِ نیک و خوش و جاویدان از آنِ پرهیزگاران است).
۳. پیامبر نیز همانند سایرین غذا میخورد و در خیابانها رفت و آمد میکند.
وَقالوا مالِ هٰذَا الرَّسولِ يَأكُلُ الطَّعامَ وَيَمشي فِي الأَسواقِ ۙ لَولا أُنزِلَ إِلَيهِ مَلَكٌ فَيَكونَ مَعَهُ نَذيرًا [سوره فرقان: آیه ۷]
(محمّد را نیز مسخره میکنند) و میگویند: این چه پیغمبری است؟! او غذا میخورد، و در بازارها راه میرود، (نه شیوهی فرشتگان دارد، و نه روش شاهان. او امتیازی بر دیگران ندارد، چرا که همچون افراد عادی نیاز به تغذیه دارد، و در بازارها برای کسب و تجارت و خرید نیازمندیهای خود رفت و آمد میکند). چرا لااقل فرشتهای به سوی او فرستاده نشده است تا (به عنوان گواه صدق دعوتش) همراه او مردم را بیم بدهد (و در امر تبلیغ رسالت او را یاری نماید و ما هم ایمان بیاوریم).
۴. پیامبر نیز همچون سایرین در زمینهی اجتهادات دینی دچار اشتباه خواهد شد.
عَبَسَ وَتَوَلّىٰ أن جاءَهُ الأَعمىٰ [سوره عبس: آیات ۱ و ۲]
چهره در هم کشید و روی برتافت! از این که نابینائی به پیش او آمد.
۵. کارکرد اصلی سخنان پیامبر در دو زمینه است:
الف) تبیین ابهامات قرآنی
وَما أَنزَلنا عَلَيكَ الكِتابَ إِلّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اختَلَفوا فيهِ ۙ وَهُدًى وَرَحمَةً لِقَومٍ يُؤمِنونَ [سوره نحل: آیه ۶۴]
ما کتاب (قرآن) را بر تو نازل نکردهایم مگر بدان خاطر که چیزی را برای مردمان بیان و روشن نمائی که (جزو امور دینی است و) در آن اختلاف دارند، و (هم بدان خاطر که این کتاب) هدایت و رحمت برای مؤمنان گردد.
ب) ارائهی الگوی عملی شایسته
لَقَد كانَ لَكُم في رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن كانَ يَرجُو اللَّهَ وَاليَومَ الآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثيرًا [سوره أحزاب: آیه ۲۱]
سرمشق و الگوی زیبائی در (شیوهی پندار و گفتار و کردار) پیغمبر خدا برای شما است. برای کسانی که (دارای سه ویژگی باشند:) امید به خدا داشته، و جویای قیامت باشند، و خدای را بسیار یاد کنند.
۶. پیامبر در زمینهی تبیین دین خدا چیزی را از خود تولید نمیکند. بلکه اموری را بیان میکند که به صورت مستقیم (قرآن) یا غیر مستقیم (احادیث) از وحی دریافت نموده است.
وَما يَنطِقُ عَنِ الهَوىٰ إن هُوَ إِلّا وَحيٌ يوحىٰ [سوره نجم: آیات ۳ و ۴]
و از روی هوا و هوس سخن نمیگوید. آن (چیزی که با خود آورده است و با شما در میان نهاده است) جز وحی و پیامی نیست که (از سوی خدا بدو) وحی و پیام میگردد.
۷. رسالت اصلی پیامبر جلب منافع مادی و معنوی و دفع مضرات انسانها در دو جهان است.
وَما أَرسَلناكَ إِلّا رَحمَةً لِلعالَمينَ [سوره انبیاء: آیه ۱۰۷]
(ای پیغمبر!) ما تو را جز به عنوان رحمت جهانیان نفرستادهایم.
۸. پیامبر نسبت به هدایت انسانها حریص بوده و از دچار شدن آنها به سختیها و آزارها به شدت ناراحت میشوند.
لَقَد جاءَكُم رَسولٌ مِن أَنفُسِكُم عَزيزٌ عَلَيهِ ما عَنِتُّم حَريصٌ عَلَيكُم بِالمُؤمِنينَ رَءوفٌ رَحيمٌ [سوره توبه: آیه ۱۲۸]
بیگمان پیغمبری (محمّد نام)، از خود شما (انسانها) به سویتان آمده است. هرگونه درد و رنج و بلا و مصیبتی که به شما برسد، بر او سخت و گران میآید. به شما عشق میورزد و اصرار به هدایت شما دارد، و نسبت به مؤمنان دارای محبّت و لطف فراوان و بسیار مهربان است.
۹. پیامبر برای هدایت انسانها خود را تا سرحد هلاکت میبرد.
طه ما أَنزَلنا عَلَيكَ القُرآنَ لِتَشقىٰ [سوره طه: آیات ۱ و ۲]
طا. ها. (ای پیغمبر!) ما قرآن را برای تو نفرستادهایم تا (از غم ایمان نیاوردن کافران، و نپذیرفتن شریعت یزدان) خویشتن را خسته و رنجور کنی.
۱۰. پیامبر در قبال خطاهای انسانها گذشت یک طرفه و پاسخ نیک به بدیها را در پیش گرفته است.
وَلا تَستَوِي الحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ۚ ادفَع بِالَّتي هِيَ أَحسَنُ فَإِذَا الَّذي بَينَكَ وَبَينَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَميمٌ [سوره فصلت: آیه ۳۴]
نیکی و بدی یکسان نیست. (هرگز بدی را با بدی، و زشتی را با زشتی پاسخ مگوی. بلکه بدی و زشتی دیگران را) با زیباترین طریقه و بهترین شیوه پاسخ بده. نتیجهی این کار، آن خواهد شد که کسی که میان تو و میان او دشمنانگی بوده است، به ناگاه همچون دوست صمیمی گردد.
۱۱. پیامبر اولین کسی است که در حد اعلا ، مجری فرامین خداوند است.
وَإِنَّكَ لَعَلىٰ خُلُقٍ عَظيمٍ [سوره قلم: آیه ۴]
تو دارای خوی سترگ (یعنی صفات پسندیده و افعال حمیده) هستی.
۱۲. پیامبر با کافران و منافقین مامور به جهاد است.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الكُفّارَ وَالمُنافِقينَ وَاغلُظ عَلَيهِم ۚ وَمَأواهُم جَهَنَّمُ ۖ وَبِئسَ المَصيرُ [سوره تحریم: آیه ۹]
ای پیغمبر! با کافران و منافقان جهاد و پیکار کن (تا ایشان را از کفر و نفاق به دور داری) و بر آنان سخت بگیر و (با ایشان خشن باش. این مجازات کنونی ایشان است، و در آخرت) جایگاهشان دوزخ است و چه بد سرنوشت و چه زشت جایگاهی است!
۱۳. پیامبر، خارج از چارچوب فرمان خدا، حق تحریم نعمات را ندارد.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ ۖ تَبتَغي مَرضاتَ أَزواجِكَ ۚ وَاللَّهُ غَفورٌ رَحيمٌ [سوره تحریم: آیه ۱]
ای پیغمبر! چرا چیزی را که خدا بر تو حلال کرده است، به خاطر خوشنود ساختن همسرانت، بر خود حرام میکنی؟ خداوند آمرزگار مهربانی است (و تو را و همسران تو را میبخشاید).
۱۴. نباید در مقابل پیامبر و احادیثش صدایمان را بلند کنیم.
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا لا تَرفَعوا أَصواتَكُم فَوقَ صَوتِ النَّبِيِّ وَلا تَجهَروا لَهُ بِالقَولِ كَجَهرِ بَعضِكُم لِبَعضٍ أَن تَحبَطَ أَعمالُكُم وَأَنتُم لا تَشعُرونَ [سوره حجرات: آیه ۲]
ای کسانی که ایمان آوردهاید! صدای خود را از صدای پیغمبر بلندتر مکنید، و همچنان که با یکدیگر سخن میگوئید، با او به آواز بلند سخن مگوئید، تا نادانسته اعمالتان بیاجر و ضایع نشود.
۱۵. ما موظف به فرمانبرداری از پیامبر هستیم.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ ۖ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّـهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا [سوره نساء: آیه ۵۹]
ای کسانی که ایمان آوردهاید! از خدا (با پیروی از قرآن) و از پیغمبر (خدا محمّد مصطفی با تمسّک به سنّت او) اطاعت کنید، و از کارداران و فرماندهان مسلمان خود فرمانبرداری نمائید (مادام که دادگر و حقّگرا بوده و مجری احکام شریعت اسلام باشند) و اگر در چیزی اختلاف داشتید (و در امری از امور کشمکش پیدا کردید) آن را به خدا (با عرضهی به قرآن) و پیغمبر او (با رجوع به سنّت نبوی) برگردانید (تا در پرتو قرآن و سنّت، حکم آن را بدانید. چرا که خدا قرآن را نازل، و پیغمبر آن را بیان و روشن داشته است. باید چنین عمل کنید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید. این کار (یعنی رجوع به قرآن و سنّت) برای شما بهتر و خوش فرجامتر است.
۱۶. اطاعت از پیامبر به منزلهی اطاعت از خداوند است.
مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا [سوره نساء: آیه ۸۰]
هر که از پیغمبر اطاعت کند، در حقیقت از خدا اطاعت کرده است (چرا که پیغمبر جز به چیزی دستور نمیدهد که خدا بدان دستور داده باشد، و جز از چیزی نهی نمیکند که خدا از آن نهی کرده باشد) و هر که (به اوامر و نواهی تو) پشت کند (خودش مسؤول است و باک نداشته باش) ما شما را به عنوان مراقب (احوال) و نگهبان (اعمال) آنان نفرستادهایم (بلکه بر رسولان پیام باشد و بس).
۱۷. ترجیح فرمان خویش بر فرمان رسول، ممنوع است.
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا لا تُقَدِّموا بَينَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسولِهِ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليمٌ [سوره حجرات: آیه ۱]
ای کسانی که ایمان آوردهاید! بر خدا و پیغمبرش پیشی مگیرید و پیشدستی مکنید، و از خدا بترسید و پروا داشته باشید، چرا که خدا شنوای (گفتارتان، و) آگاه (از کردارتان) میباشد.
۱۸. باید پیامبر را از خود و متعلقاتمان بیشتر دوست داشته باشیم.
النَّبِيُّ أَولىٰ بِالمُؤمِنينَ مِن أَنفُسِهِم ۖ وَأَزواجُهُ أُمَّهاتُهُم ۗ وَأُولُو الأَرحامِ بَعضُهُم أَولىٰ بِبَعضٍ في كِتابِ اللَّهِ مِنَ المُؤمِنينَ وَالمُهاجِرينَ إِلّا أَن تَفعَلوا إِلىٰ أَولِيائِكُم مَعروفًا ۚ كانَ ذٰلِكَ فِي الكِتابِ مَسطورًا [سوره أحزاب: آیه ۶]
پیغمبر از خود مؤمنان نسبت بدانان اولویّت بیشتری دارد (و اراده و خواست او در مسائل فردی و اجتماعی مؤمنان، مقدّم بر اراده و خواست ایشان است) و همسران پیغمبر، مادران مؤمنان محسوبند (و باید احترام مادری آنان را از نظر به دور نداشت، و یکایک ایشان را بزرگ و ارجمند شمرد)، و خویشاوندان نسبت به همدیگر (از نظر ارث بردن بعضی از بعضی) از مؤمنان و مهاجران، در کتاب یزدان (قرآن) از اولویّت بیشتری برخوردارند، (و پیمان مؤاخات و برادری موجب ارث نمیباشد)، مگر این که بخواهید در حق دوستان خود کار نیکی انجام دهید (و از طریق وصیّت، مقداری برای آنان به ارث بگذارید و بدیشان خوبی کنید، که این عمل مانعی ندارد). این (حکم توارث خویشاوندان) در کتاب (قرآن) مکتوب و مقرّر است (و تغییر و تبدیلی نمیشناسد).
۱۹. نشانهی صداقت در زمینهی حب رسول، اطاعت از فرامین ایشان در زندگی است.
قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّـهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّـهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ ۗ وَاللَّـهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ [سوره آلعمران: آیه ۳۱]
بگو: اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشاید، و خداوند آمرزندهی مهربان است.
۲۰. پیامبر، تنها بلاغ مبین را بر عهده دارند.
مَّا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ [سوره مائده: آیه ۹۹]
پیغمبر وظیفهای جز تبلیغ (و رساندن پیام آسمانی) ندارد. خداوند آگاه از چیزی است که آشکار میسازید و باخبر از چیزی است که پنهان مینمائید.
۲۱. صلوات بر رسول در زمرهی وظایف مسلمانان است.
إِنَّ اللَّهَ وَمَلائِكَتَهُ يُصَلّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا صَلّوا عَلَيهِ وَسَلِّموا تَسليمًا [سوره أحزاب: آیه ۵۶]
خداوند و فرشتگانش بر پیغمبر درود میفرستند، ای مؤمنان! شما هم بر او درود بفرستید و چنان که باید سلام بگوئید.
۲۲. پیامبر بیسواد، شاهد، مبشر و منذر است.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنّا أَرسَلناكَ شاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذيرًا [سوره أحزاب: آیه ۴۵]
ای پیغمبر! ما تو را به عنوان گواه و مژدهرسان و بیمدهنده فرستادیم.
قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّـهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۖ فَآمِنُوا بِاللَّـهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّـهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ [سوره اعراف: آیه ۱۵۸]
ای پیغمبر! (به مردم) بگو: من فرستادهی خدا به سوی جملگی شما (اعم از عرب و عجم و سیاه و سفید و زرد و سرخ) هستم. خدائی که آسمانها و زمین از آن او است. جز او معبودی نیست. او است که میمیراند و زنده میگرداند. پس ایمان بیاورید به خدا و فرستادهاش، آن پیغمبر درس نخواندهای که ایمان به خدا و به سخنهایش دارد. از او پیروی کنید تا هدایت یابید.
بر اساس مطالب مذکور مشخص گردید که احادیث صحیح نبوی جایگاه بسیار رفیعی را در دین خدا داشته و مهمترین نحوهی تعامل درست با فرمایشات پیامبر (ص) این است که بدون چون و چرا از آنها در زندگی خویش اطاعت کنیم.
ضمناً بایستی این را نیز بدانیم که فرمایشات پیامبر الهاماتی از جانب خداوند بینهایت علیم، حکیم و رحیم میباشد. لذا نباید ایشان را به خاطر بیسوادی و تاریخمندی دستکم گرفت. و هرگز شایسته نیست که دانشمندان بشری را از ایشان برتر تلقی کنیم. زیرا ایشان نمایندهی خداوند (خالق دانشمندان) بوده و طرح ایشان برای خوشبختی بشر بینظیر و منحصربهفرد میباشد. اما این را نباید فراموش نمود که شخصیت ایشان از جانب دوستان افراطی نادان و دشمنان بیانصاف دانا مورد اجحاف و بیانصافی قرار گرفته است. لذا بر کارشناسان علوم القرآن و علوم الحدیث واجب است که با تلاش فراوان مجدداً نسبت به معرفی شخصیت بینظیر قرآنی ایشان اقدام نمایند. تا امت اسلامی از این منبع بیبدیل محروم نشود. و بر آگاهان لازم است که با تحلیل قرآنی نسبت به پالایش و پیرایش روایات منتسب به ایشان اقدام نموده تا از این طریق از گرفتار شدن به افراط و تفریط نسبت به شخصیت بینظیر ایشان مصون شویم.
منابع:
۱. کتاب حدیثشناسی اثر استاد عبدالله احمدیان، نشر احسان، تهران.
۲. فایل صوتی حدیثشناسی اثر استاد ناصر سبحانی
نظرات