به نظر من، یكی از رایجترین انواع شرك عملی در جامعه‌ی كنونی، شرك الوهیت در پیروی از هوای نفس است. وقتی انسانی تابع بی‌چون و چرای نفس امّاره به بدی شد و بدون توجّه به هدایت ربّانی و عقلانیت بی‌شائبه ـ عقل سلیم* ـ و تنها بنا به اقتضای غریزه، شهوت‌ها و حظ‌های نفسانی، اراده‌ی خود را به کار گرفت و در افعال و گفتارش تنها برای ارضای نفس عمل نمود، چنین شخصی بدون تردید به نوعی شرک عملی مبتلا شده است. اگر این روند نامیمون از روی عمد و عالمانه ادامه یابد و به صفتی مستقر در نهاد شخص عامل تبدیل شود، چنین شخصی از دایره‌ی توحید خارج شده است.

قرآن در این زمینه بیان روشنی دارد، آنجا که می‌فرماید: 

أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَـٰهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّـهُ عَلَىٰ عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن يَهْدِيهِ مِن بَعْدِ اللَّـهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ﴿الجاثية: ٢٣﴾

هیچ دیده‌ای کسی را که هوا و هوس خود را به خدائی خود گرفته است، و با وجود آگاهی (از حق و باطل، آرزوپرستی کرده است و) خدا او را گمراه ساخته است، و بر گوش و دل او مهر گذاشته است و بر چشمش پرده‌ای انداخته است؟! پس چه کسی جز خدا (و خدا هم از وی رویگردان است) می‌تواند او را راهنمائی کند؟ آیا پند نمی‌گیرید و بیدار نمی‌شوید؟

قرآن در آیاتی دیگر نیز پیامد تبعیت از هوای نفس را سقوط، کوتهی و افراط‌گری، گمراهی و سرگشتگی، به عذاب جهنّم دچار شدن، ستمکاری، فقدان به‌کارگیری بجای ابزارهای شناخت و کسب هدایت مانند سمع، بصر و قلب و عدم هدایت معرفی نموده است.

این در حالی است که تبعیت از هدای ربّانی سبب دستیابی به نوعی خوشبختی و حیات طیّبه می‌شود که در آن فرد مهتدی و رهیاب، به آرامش رسیده و بیم از خدا و امیدش تنها به اوست. 

سعدی چه نیکو سروده است: 

موحّد چه در پای ریزی زرش

چه شمشیر هندی نهی بر سرش

امید و هراسش نباشد ز کس

بر این است بنیاد توحید و بس

فرد مؤمن موحد در صورت تبعیت به احسن از احسن اقوال و گفته‌ها و انجام نیکوتر اعمال بشارت داده شده است و خداوند خود وکالت و کارگزاری وی را در همه‌ی امور به عهده گرفته است.

در پایان نفس خود و شما خواننده‌ی گرامی را از تبعیت بی‌چون و چرای نفس اماره هشدار می‌دهم، باشد که سمع خویش یعنی نیروی گوش‌دادن، تلقّی و پذیرش خویش را در راستای اخذ اوامر و نواهی الوهی به کار گیریم و از تعقل ناشی از قلب سلیم به عنوان بزرگترین سرمایه‌ی واقعی انسانی بهره‌مند شویم تا در نهایت وی خشنود شود و ما هم رستگار. 

تو مگو ما را بدین شه بار نیست

با کریمان کارهـــــا دشوار نیست

-------------

* اشارە بە آیەی وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿الملك: ١٠﴾، انسان یا باید از سمع یا همان اوامر و نواهی موجود در وحی پیروی کند یا از عقل سلیم بە‌دور از توجیە و دلیل‌تراشی نفس. بنا بر این آیە،  تنها این دو، سبب هدایت‌اند.