محمد شريعتي دهاقان تحولات بسيار سريع در مصر در حال شكل‌گيري است و هر لحظه مي‌توان منتظر تحقق يك حادثه و يك رويداد بود. به طور مثال منعم ابوالفتوح، يكي از اعضاي اخوان المسلمين با توجه به راهپيمايي ميليوني مردم عليه مرسي اعلام كرد كه وي ديگر مشروعيت ندارد و بايد استعفا دهد اما پس از حوادث و كشتار در مصر اعلام كرده است كه رييس‌جمهور موقت نيز بايد استعفا دهد. اين به اين معناست كه تحولات به گونه‌يي سريع در حال وقوع است كه كساني كه قبلا رويدادهاي مصر را تاييد مي‌كردند ممكن است اكنون اين معادلات را برهم بريزند و اين امر با توجه به سرعت حوادث ممكن است منجر به هر اتفاقي شود. حادثه‌يي كه حوادث مصر را هرچه سريع‌تر پيش مي‌برد كشتار بيش از 40 نفر از هواداران مرسي است كه توسط ارتش رخ داده است اما ارتش ادعا مي‌كند اين افراد قصد داشته‌اند به محلي كه احتمال مي‌رود محمد مرسي در آن حبس باشد هجوم برند. اما اخوان مي‌گويد كه آنها در حال نماز بوده‌اند. با اين حال حوادث را بايد با دقت هر چه بيشتر زيرنظر داشت چون قطعا پيامدهاي خاصي در پي خواهد داشت. گروه سلفي النور به همراه ائتلاف مخالفان مرسي شركت داشت و آن را مي‌توان تنها حزب اسلامي دانست كه در بركناري مرسي نقش داشت. بر اين اساس بسيار مهم است كه رضايت آنها كسب شود. آنها بر سر انتخاب معاون رييس‌جمهور و نخست‌وزير اختلاف داشتند و مخالف حضور البرادعي در نخست وزيري بودند. ... بر همين اساس حكم البرادعي صادر نشد و به تعويق افتاد. با اين حال بايد ديد كه گروه النور چه واكنشي در قبال كشتار هواداران مرسي نشان خواهد داد. بايد حادثه روز گذشته به طور كامل بررسي شود. اگر مشخص شود كه ارتش بدون دليل تيراندازي كرده است موضع ارتش در مصر به‌شدت تضعيف خواهد شد. اما آنگونه كه تلويزيون مصر نشان مي‌دهد به سمت نيروهاي ارتش از سوي عده‌يي مسلح تيراندازي شده است. با اين حال اين موضوع برگ برنده‌يي است براي اخواني‌ها. اگر اخواني‌ها در اين امر بتوانند مظلومانه عمل كنند ممكن است مردم با آنها همراه شوند و شانس اين را داشته باشند كه به بخشي از خواسته‌هاي خود برسند اما اگر به فاز خشونت روي بياورند قطعا شكست خواهند خورد. اما درباره اينكه تحولات مصر در مسير جنگ داخلي است يا نه؟ هنوز براي اينچنين قضاوتي زود است. عقلا در مصر به فكر حل مسالمت‌آميز اوضاع هستند. حضور البرادعي در دولت نيز تحت تاثير تحولات مصر است. اگر مقامات دولت موقت مصر بتوانند اخواني‌ها را جذب دولت كنند و با آنها برخورد نرمي داشته باشند موفق خواهند بود. گفته مي‌شود پس از حوادث اخير برخي از جوانان اخواني از بدنه اخوان جدا و با دولت فعلي وارد مذاكره شده‌اند. اما اين كشتار اخير بر اين روند به‌شدت سايه انداخته است و بايد ديد اين گروه‌ها چگونه موضع‌گيري خواهند كرد. تحولات اخير مصر با تاييد مفتي الازهر و رهبر مسيحيان مصر صورت پذيرفته است و در فرآيند بركناري مرسي شركت داشته‌اند، در واقع با تاييد آنها بسياري از مسلمانان معتدل با مخالفان مرسي همراه شدند. با اين حال بازهم بايد ديد آنها در قبال وقايع اخير چگونه موضع‌گيري خواهند كرد. باز هم مي‌گويم اگر اخوان مظلوم واقع شود مي‌تواند موفق باشد اما اگر غير از اين عمل كند وضعيت متفاوت خواهد بود. تشكيل يك دولت فراگير تا انتخابات بعدي مصر هم در سايه ابهام قرار دارد. آقاي منصور از نظر سياسي ناشناخته است اما منصوب خود مرسي در دادگاه قانون اساسي بوده است. حتي السيسي فرمانده ارتش نيز منصوب مرسي بوده است كه عدلي المنصور در جلوي وي سوگند رياست‌جمهوري خورده است. بايد ديد چه حمايت‌هايي از اين دولت صورت خواهد گرفت. هنوز درباره حمايت غرب از دولت كنوني مصر ابهاماتي وجود دارد. رسانه‌هاي غربي دخالت ارتش مصر را كودتا مي‌دانند و حتي پيشنهاد شده كه كمك مالي امريكا به ارتش مصر قطع شود. با اين حال گفته مي‌شود كه هدف دولت جديد مصر گرد هم آوردن تمامي گروه‌ها در دولت جديد خواهد بود. در جلسه عزل آقاي مرسي حتي اخواني‌ها نيز دعوت شدند اما آنها خود نپذيرفتند. با اين حال در روزهاي اخير موضوع برق و بنزين در مصر حل شده است كه از معضلات اصلي دولت مرسي بوده است. اما بايد ديد كه دولت مي‌تواند از كاهش ارزش جنيه مصر جلوگيري كند. بايد ديد بورس مصر چه واكنشي نشان خواهد داد و در نهايت ديد كه برخوردهاي بين‌المللي چگونه خواهد بود. من تصور مي‌كنم كه در روز بركناري مرسي جمعيت انبوهي در مخالفت با عملكرد مرسي به خيابان‌ها آمدند و شكي نيست كه در حدود 30 ميليون نفر در ميدان تحرير جمع شده بودند. اما در مقابل جمعيت موافقان بسيار كم بودند. حتي مخالفان هم تصور نمي‌كردند تا اين اندازه موافقان مرسي كم باشند. ارتش احساس كرد كه قدرت با مردمي است كه به تحرير آمده است و همان كاري را كه با مبارك انجام داده بود با مرسي نيز انجام داد. مردم مصر نشان دادند كه از انحصار طلبي اخوان ناراضي بوده‌اند و از مشكلات به وجود آمده خسته‌اند. با اين حال ناظران معتفدند كه چون ارتش مستقيما وارد عمل شده و مرسي را بركنار كرده كودتا نام مي‌گيرد اما اگر به مانند مبارك، مرسي نيز استعفا مي‌داد و كنار مي‌رفت انقلاب نام مي‌گرفت. با اين حال بايد صبر كرد و ديد كه اين حركت مكمل انقلاب سال 2011 مردم مصر بوده يا سوءاستفاده ارتش از عنصر نارضايتي مردم. اما نمي‌توان به طور قطع در اين خصوص نظر داد. با اين حال يقينا اقدام ارتش يك بدعت بوده اما اينكه خوب بوده يا بد بايد تاريخ آن را قضاوت كند. رايزن فرهنگي سابق ايران در سوريه