بارانداز تحول تاریخی معنای قدرت، نیرومندی جامعه در برابر قدرت دولت است؛ به عبارت رساتر، امروز ملتی در نگاه اندیشمندان و فرهیختگان، قدرتمندتر است که به برکت سازمان یافتگی در قالب تشکل های مدنی و نیرومندی نهادهای دموکراتیک، جامعه ای قوی تر از دولت داشته باشد و دولت نه در نقش ارباب و مالک، بلکه در نقش کارگزار و خادم منفعت عمومی جامعه متبوع خویش تعریف و ظاهر شود نه این که ملت را وابسته و خادم خویش سازد؛ اگر دغدغه توسعه کشور را داریم، به پیروی از اصول جهانشمول توسعه باید در جست و جوی روش هایی کارامد برای اِعمال قدرت مردم بر دولت باشیم؛ زیرا همه می دانیم و آزموده ایم که مردم تمایلی به نقض مقررات متضمن منافع جمعی خویش ندارند؛ اما درباره اقلیتی که در زیر لوای دولت، قدرت و امکانات عمومی را در دست دارند، بسیار متوقَع و محتمل است که از شرمندگی خویش در بیایند و این قدرت و فرصت را صرف پذیرایی از خویش سازند! خدمتگزاری به مردم اگر، لازمه بقای لذت و قدرت نباشد، چه سودی عاید حکمرانان می کند که به رویارویی با کامجویی گسترده بیارزد؟! آیا رئیس جمهور منتخب ما که بر تقویت و گسترش سازمان های مردم نهاد تأکید دارد، کلید خود را برای گشودن این قفل نیز خواهد چرخاند؟ باید منتظر نشست...

نظرات