اخوان هراسی ما ایرانی‌ها و یک غفلت بزرگ مرسی اقدامات و تصمیمات اشتباهی داشته که خود به آن معترف و درصدد رفع نواقص است اما تضعیف اخوان موجب کاهش نقش دین در منطق حکومت‌داری اسلام‌ سنی خواهد شد و عملا اسلام سلطنتی شیخ‌نشین‌ها تنها نماینده اسلام سنی در جهان اسلام می‌شود. خبرگزاری فارس: اخوان هراسی ما ایرانی‌ها و یک غفلت بزرگ این روزها بحران داخلی مصر تشدید شده است. مخالفان مرسی که عمدتا ترکیبی از سکولارها و حامیان مبارک هستند، با تشکیل جنبش «تمرد»، خطاب به مرسی شعار «ارحل» سر می‌دهند چرا که او را ناکارآمد دانسته و معتقدند او نتوانسته آرمان‌های انقلاب را محقق سازد. از سوی دیگر، حامیان مرسی که عمدتا اسلام‌گرایان‌اند با تشکیل جنبش «تجرد»، علاوه بر اصرار بر کارهای مثبت مرسی در این یک‌ سال، این زمان را برای قضاوت کارآمدی مرسی کافی ندانسته و معتقدند باید طبق قانون که خطر قرمز است (شرعیة خط الاحمر) تا اتمام دوره چهار ساله‌ی ریاست جمهوری مرسی صبر کرد حتی اگر به اقدامات او معترض بود. این شمای کلی‌ای از صحنه کنونی مصر است که این روزها در تجمعات خیابانی در استان‌های مختلف مصر صف‌آرایی کرده‌‌اند. در این میان، اگرچه انتظاری از برخی تحلیل‌گران و رسانه‌های معلوم‌الحال در نوع نگاه به جهان اسلام و به طور کلی‌تر روابط بین‌المللی نیست، اما برخی کارشناسان متعهد و متخصص و رسانه‌ها خطی را در تحلیل وقایع کنونی مصر پیش گرفته‌اند که باعث تعجب بسیار است. خط اخوان‌هراسی از ابتدای ورود این جماعت به صحنه سیاسی مصر جدید، در عمده‌ی رسانه‌های کشور ما به صورت آرام فعال شد، مسئله‌ای که حتی برخی رسانه‌های وابسته به جریان‌ها و نهادهای انقلابی کشور هم در آن سهیم بودند. یک روز فلان پایگاه خبری تحلیلی که بسیار پربازدید است، از جلسه‌ی سران اخوان با صهیونیست‌ها در تلاویو سخن گفت بدون‌ این‌که طبق اصول حرفه‌ای، یک دلیل و سند موجه و منطقی ارائه کند. رسانه دیگر که بسیار پرمدعا است از شرط و شروط‌های آمریکا برای اخوان گفت که اخوانی‌‌ها با پذیرفتن‌ها آن‌ها توانستند به ریاست جمهوری برسند! باز هم سندی ارائه نشد و صرفا این «منابع آگاه» و یا فلان سایت عربی دست چندم بود که مورد استناد واقع شده بود. زمان گذشت و مرسی در فرایندی کاملا دموکراتیک، در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی رسید. با فرا رسیدن 30 ژوئن، روزی که مخالفان قرار تجمعات خیابانی گسترده گذاشته بودند، باز هم برخی رسانه‌ها و کارشناسان ایرانی بر خط اخوان‌هراسی خود اصرار ورزیدند. اصلی‌ترین دلیل آنان هم این بود که مرسی در عرصه داخلی و خارجی ناکارآمد بوده و ضعف مدیریتی داشته! یک کارشناس متعهد خاورمیانه که در برخی رسانه‌های عربی نیز قلم می‌زند در مصاحبه با یکی از خبرگزاری های مطرح کشور، ضمن برشمردن چرایی ناکارآمدی مرسی، حتی قتل چند شیعه در روستای «ابومسلم» را نیز بدون هیچ توضیحی از اقدامات اخوان و مرسی برشمرده بود. همین کارشناس ماه‌ها قبل، زمانی که اخوان اعلام کرده بود که وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری خواهد شد، در مصاحبه‌ای شدید‌اللحن، از ضرورت عدم حضور این جمعیت اسلامی پرنفوذ در انتخابات سخن گفته بود. برخی کارشناسان ایرانی مقهور قدرت رسانه شده‌اند. سیر منطقی این است که نخبگان و خواص، فضای رسانه‌ها را تحت تاثیر قرار دهند و آن‌ها را در فضای تحلیلی خود وارد سازند اما علی‌الظاهر برخی کارشناسان عجیب تحت تاثیر رسانه‌های عربی قرار گرفته‌اند. این رسانه‌ها و کارشناسان خاورمیانه، از ضعف‌های مرسی می‌گویند اما از ریشه‌های برخی ناکارآمدی‌های او سخنی به میان نمی‌آوردند. هم‌زمان از نزدیکی مرسی به برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و ناکارآمدی اقتصادی سخن به میان می‌آورند بی‌آن‌که در نسبت این نزدیکی و آن بحران اقتصادی و ضرورت‌های لازم تحلیلی ارائه دهند. اما عمده‌ی رسانه‌های ایرانی اگرچه ضعف‌های مرسی را رصد و منتشر و مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهند (بدون بیان ریشه‌ها) اما از آن‌سو خودخواهی جبهه مخالفان را کم‌تر می‌بینند. حتی اگر مرسی ناکارآمد هم بوده باشد، آیا شیوه رفتار مخالفان صحیح است؟ مخالفان که عمدتا سکولار و لیبرال‌اند و بعضا حامیان حسنی مبارک، با ادعای دموکراسی و رای مردم، بزرگ‌ترین بی‌قانونی را مرتکب می‌شوند. آن‌ها دولت قانونی مرسی را به بهانه ضعیف بودن، می‌خواهند از میان ببرند و رسانه‌های ایرانی هم‌چنان بی‌آن‌که صحنه بازی را تحلیل کنند، از ناکارآمدی مرسی و خواسته‌های به حق مخالفان وی می‌گویند! امروز پاسخ‌گوی تصویر مثبت و دموکراتی که برخی رسانه‌های ایرانی از محمد البرادعی این مصری آمریکایی صفت، ساخته‌اند چه کسی است؟ برخی رسانه‌های ایرانی ندانسته خطی را پی‌گیری می‌کنند که امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را به خطر می‌اندازد. زدن اخوان به عنوان یک الگوی اسلام‌گرایی معتدل در جهان اسلام، همان‌قدر که سکولارها را در مصر به قدرت می‌رساند، به همان نسبت افراط‌گری منتج از عدم کارآمدی این الگوی اسلام‌گرا را افزایش می‌دهد. مرسی اقدامات و تصمیمات اشتباهی داشته که خود به آن معترف و درصدد رفع نواقص است اما تضعیف اخوان موجب کاهش نقش دین در منطق حکومت‌داری اسلام‌ سنی خواهد شد و عملا اسلام سلطنتی شیخ‌نشین‌ها تنها نماینده اسلام سنی در جهان اسلام می‌شود و این از اساس با اهداف تمدنی جمهوری اسلامی ایران سازگاری ندارد. ضمن فهم ریشه‌های اقدامات مرسی از جمله بحران شدید اقتصادی (1) و عدم انسجام داخلی ناشی از دوقطبی «اسلام‌گرایان – لیبرال‌ها، چپ‌ها و حامیان مبارک»، باید به او انتقاد کرد که چرا به رژیم صهیونیستی سفیر می‌فرستد و چرا با وجود ماه‌ها اصرار ورزیدن به تلاش برای پیاده کردن راه‌کار سیاسی در سوریه، در یک هماهنگی با سلفی‌ها، ناگهان تغییر نظر داده و ضمن قطع تمامی روابط دیپلماتیک با سوریه از ضرورت پیاده‌سازی منطقه پرواز ممنوع در این کشور سخن می‌گوید و عملا امکان بازیابی نقش تاریخی مصر در معادلات منطقه‌ای را از این کشور گرفته و رویه مستقل خود را به حضور در میدانی که عربستان بازیگر اصلی آن است، تغییر می‌دهد. اما این انتقادات مطمئنا باید با احتساب روحیه مصلحت‌گرایانه اخوان که بعضا سقفی برای آن قابل تصور نیست و در طول تاریخ آن به وضوح قابل مشاهده است، باشد. (2) باید تفاوت فکری اخوان با سلفی‌ها را مد نظر داشت و نزدیکی این دو به یکدیگر را در شرایطی که سکولارها و لائیک‌ها مقابل اسلام‌گرایان قرار گرفته‌اند، تحلیل کرد.(3) مطمئنا رویه غیرانقلابی اخوان در مواجهه با کمپ دیوید امری مذموم است هرچند اقتضائات داخلی و منطقه‌ای مصر آن را ایجاب کرده باشد. می‌شود به اخوان نقد داشت اما در دو قطبی اسلام‌گرایان – سکولارها، آن‌ها را ترجیح داد. می‌شود به اخوان و مرسی برای ضعف‌های عملکردی خرده گرفت اما به دموکراسی و رای مردم طی چندین انتخابات در مصر، احترام گذاشت. عبدالباری عطوان سردبیر القدس العربی در سرمقاله روز 30 ژوئن خود یک سوال اساسی از مصری‌ها پرسید که رسانه‌های ایرانی هم امروز باید به آن بیندیشند: «گام بعدی در مصر چه خواهد بود؟»(4) جریان اخوان هراس ایرانی باید به این سوال پاسخ دهد که در صورت برکناری مرسی و یا حتی نه، در صورت تضعیف بیش از این اخوان، چه اتفاقی در مصر می‌افتد. این سوال را همان رسانه‌ها و کارشناسانی که در فتنه 88 معترض به رفتارهای غیرقانونی فتنه‌گران بودند، باید پاسخ دهند که حالا چه شده است که غیرمستقیم و مستقیم مدافع رفتارهای غیرقانونی مخالفان مرسی شده‌اند؟ آیا رفتارهای قانون‌شکنانه برای معترضان ایرانی بد است و برای معترضان مصری خوب؟ پی نوشتها: 1. ساسانیان، سعید (8 مرداد 1391) «جبر اقتصاد بر آرمان‌خواهی اخوانی». دفتر پژوهش‌های روزنامه خراسان: rasad.org 2. ساسانیان، سعید (22 آبان 1391) «رفتارشناسی انتخاباتی اخوان المسلمین مصر و یک نتیجه». دفتر پژوهش‌های روزنامه خراسان: rasad.org 3. فیرحی، داوود (10 تیر 1392) «مشق دین و دولت در نبض جهان عرب». خبرآنلاین: http://www.khabaronline.ir/detail/301320/World/middle-east 4. عطوان،‌عبدالباری (JUNE 30, 2013) «السؤال الذی یتهرب منه الجمیع فی مصر». القدس العربی: