آنکارا و پایان ترس از کردها/ محمدعلی دستمالی نگاهی اجمالی به اقدامات دو سال اخیر حزب عدالت و توسعه نشان می دهد که اطاق فکرهای دولت اردوغان بر اساس محاسبات میدانی و تحلیل قواعد نظری خود به این نتیجه رسیده اند که برای بزرگ شدن ترکیه و توسعه ی قدرت این کشور در منطقه ی خاورمیانه، راهی جز همراه نمودن کردها وجود ندارد. تغییرات عمده ی شرایط جهانی و منطقه ای در همه ی حوزه های سیاسی، امنیتی و اقتصادی، فضای جدیدی را در روابط کشورهای خاورمیانه به وجود آورده و در چنین فضایی است که گفتمان مطالبه محور کردها نیز مورد تایید ضمنی قرار می گیرد و آنان نیز به ضیافت های بزرگ راه داده می شوند. اگر چه کردها هنوز هم در بازی های بزرگ، نقش عوامل تعیین کننده و نهایی را ایفا نمی کنند، اما در مقام عناصر تاثیرگذار، مورد توجه واقع می شوند و خیلی وقت ها نمی توان بدون توجه به میزان ظرفیت تاثیرگذاری کردها، چند و چون معادلات و معاملات منطقه را تعیین کرد. در این شرایط، بازیگری به نام ترکیه، که اساسا و الزاما تعریف عمل گرایانه ای از مفاهیمی همچون منافع و مصالح دارد، به درک خوبی از توانمندی کردها رسیده و اگر بخواهیم رویکرد کنونی حکومت ترکیه نسبت به رابطه با کردها را توصیف کنیم، می توانیم به بیان این جمله بسنده کنیم: «بزرگ شدن با کردها» (Kürtlerle büyümek). عبارت کوتاه بزرگ شدن با کردها، که بر اساس ظرایف و ویژگی های خاص زبان ترکی استانبولی، هم ارز و مترادف قدرت گرفتن با کردها نیست، طی یک سال اخیر همواره از زبان سران حکومت برآمده از حزب عدالت و توسعه شنیده شده است. می دانیم که اردوغان در استفاده از بیانات و اصطلاحات موجز و معنی دار سیاسی وسواس خاصی دارد و اکیپ مشاورین هوشمند او، به فراخور تحولات سیاسی داخلی و خارجی، هرازچندگاهی به کارگرفتن یک نوع بیان و عبارت خاص را به او پیشنهاد می کنند. مثلا طی چند ماه اخیر که مذاکرات صلح بین حکومت و پ.ک.ک به اصلی ترین برنامه ی سیاسی دولت اردوغان تبدیل شده، شخص نخست وزیر، رییس جمهور و سایر ارکان حکومت؛ همواره ترجیح داده اند برای آن که بهانه به دست ملی گرایان تند وافراطی نظیر دولت باغچلی ندهند، به جای عبارت حساسیت برانگیز تلاش برای حل معضل کردها، از تلاش برای حل معضل ترور سخن گفته اند و به واسطه ی همین تغییر ساده، توانسته اند تا حد زیادی سیاست های خود را پیش برده و اقدامات خود را در حوزه ی اعطای امتیاز به کردها توجیه کنند. لذا به کارگیری عبارت «بزرگ شدن با کردها» را نیز باید از بیانات هدفمند و ویژه ای دانست که بزرگان حکومت ترکیه با استفاده از این عبارت به دنبال رسیدن به آمال و اهداف خاص خود هستند. پروفسور احمد تاش گتیرن، الهیات شناس و تحلیل گر سیاسی کُرد ترکیه که یکی از اعضای فعال هیات 63 نفره ی فرزانگان صلح بوده و احترام ویژه ای نزد اردوغان دارد، چند روز پیش در یک مقاله ی تحلیلی، به منظور گرفتن زهر این عبارت، معنی و مفهوم دقیق بزرگ شدن با کردها را چنین تعریف کرد: آری. باور دارم که ترکیه با کردها بزرگ می شود. همچنان که با ایرانی ها، آذری ها، پاکستانی ها و افغانستانی ها نیز بزرگ می شود. تاش گتیرَن در آن نوشته به این موضوع اشاره می کند که بزرگ شدن، از نتایج و دستاوردهای برقراری روابط خارجی گسترده است. با این حال او به عنوان یک مسلمان محافظه کار، ترجیح می دهد بحث استراتژیک روابط آنکارا – اربیل و انگیزه های ویژه ی صلح با پ.ک.ک را به میان نکشد و وانمود کند که نزدیک شدن دولت اردوغان به کردها، ریشه در توسعه ی روابط خارجی ترکیه بر اساس مبانی فکری احمد داوداوغلو دارد. اما نگاهی اجمالی به اقدامات دو سال اخیر حزب عدالت و توسعه نشان می دهد که اطاق فکرهای دولت اردوغان بر اساس محاسبات میدانی و تحلیل قواعد نظری خود به این نتیجه رسیده اند که برای بزرگ شدن ترکیه و توسعه ی قدرت این کشور در منطقه ی خاورمیانه، راهی جز همراه نمودن کردها وجود ندارد. اگر به خاطر داشته باشیم در آخرین کنگره ی حزب عدالت و توسعه که در اواسط سال 2012 میلادی در آنکارا برگزار شد، مسعود بارزانی رهبر حزب دموکرات و رییس اقلیم کردستان عراق، دست کم به اندازه ی خالد مشعل رییس دفتر سیاسی حماس و محمد مرسی رییس جمهور وقت ترکیه تحویل گرفته شد و تابوی سخنرانی یک رهبر کُرد به زبان کُردی در کنگره ی مهم ترین حزب ترکیه شکسته شد. در سخنرانی طولانی اردوغان در همین کنگره، نخست وزیر تقریبا از همه ی بزرگان کُرد همچون احمد خانی، فقیه طیران و سایرین نام برد و انتشار بیانیه و تصمیمات نهایی کنگره نیز نشان داد که اردوغان عزم خود را برای پایان دادن به معضلات کردهای ترکیه جزم نموده و می خواهد به این کشاکش پرهزینه و دردسرساز، پایان دهد. تنها چند ماه بعد از این رویداد نیز، اردوغان در یک برنامه ی تلویزیونی، به طور ناگهانی و بی مقدمه اعلام کرد که دور جدیدی از گفتگو با عبدالله اوجالان در زندان ایمرالی آغاز شده است. اگر چه اوجالان اعلام کرده که خود او مبتکر و آغاز کننده ی دور جدید مذاکرات صلح بوده و با ارسال دو نامه برای هیات دولت ترکیه خواهان شروع گفتگوها شده، اما با این حال، کلید حل این معما را باید در اعلام نظر نهایی رییس سرویس اطلاعاتی میت و تیم مشاورین اردوغان جسنجو کرد. چرا که ابعاد این مذاکرات زمانی علنی شد که هاکان فیدان شخصا، دو بار در زندان با اوجالان دیدار کرده و به اردوغان اطمینان خاطر داد که همراه شدن با رهبر زندانی پ.ک.ک، می تواند راهگشا باشد. فراموش نکنیم که دولت ترکیه در شرایطی وارد مذاکره با پ.ک.ک شد که در بحران سوریه، دچار مشکل شده و از سوی منتقدین خود به شکست متهم می شد، از دیگر سو، پ.ک.ک نیز بر خلاف برخی ادعاها، مذاکرات جدید را در اوج قدرت آغاز نکرد و میزان تلفات سنگین و قربانیان شاخه ی نظامی آن در سال 2011 و 2012 مجموعا از یک هزار نفر هم گذشت و چنین رویدادی در تاریخ مبارزات پ.ک.ک بی سابقه بوده است. ذکر این دو نکته یعنی اشاره به موقعیت ضعیف ترکیه به خاطر شکست نسبی در میدان سوریه و نیز اشاره به تلفات سنگین پ.ک.ک، فهم بخشی از مسیر کنونی فعالیت های هر دو سو را برای ما روشن می کند. دو طرف به این نتیجه رسیدند که با ادامه ی این درگیری های پرهزینه و فرسایشی، نتیجه ی روشنی عایدشان نمی شود و چاره ی کار در توافق و همراهی است. بُعد دیگر انگیزه های تداوم مذاکرات نیز، در درک این واقعیت ساده نهفته است که ترکیه تا زمانی که دچار مشکل امنیتی بزرگی به نام رویارویی با پ.ک.ک و ناراضیان کُرد باشد، نمی تواند به اهداف کلان خود در داخل و خارج دست پیدا کند. در واقع در دور جدید مذاکرات صلح، اردوغان چندین گنشجک را به یک سنگ زد که از جمله ی آنها می توان به موضوعاتی همچون شمال عراق و شمال سوریه اشاره کرد. این مذاکرات باعث می شود پاشنه آشیل ترکیه در حوزه ی انرژی همچون گذشته نگرانی زا نشود چرا که روابط گرم اربیل – آنکارا در خوشبینانه ترین حالت، در صورت تدوام درگیری با پ.ک.ک، باز هم برای دولت اردوغان آرامش بخش نبود و اقدامات پ.ک.ک هر آن می توانست همه ی امتیازات و نتایج این رابطه را تهدید کند. به عبارتی دیگر، اگر چه روابط آنکارا و اربیل از چند سال پیش و فارغ از بحث پ.ک.ک به عمق و پیشرفت قابل توجهی پیدا کرده و میزان مبادلات اقتصادی آنها به رقمی نزدیک به 12 میلیارد دلار رسیده است اما اصل توافق با پ.ک.ک، دقیقا به معنی بیمه نمودن آینده ی این رابطه و رساندن آن به سطح بقای استراتژیک است. یکی دیگر از کمترین دستاوردهای سازش و توافق مزبور، این است که خیال ترکیه از بابت امنیت بخش وسیعی از مرزهایش با کشور سوریه آسوده شده و می داند که در بحران سوریه همچون گذشته تنها نمی ماند و اگر تا دیروز تنها کارتی به نام مخالیفن سوری و ارتش آزاد را در دست داشت، امروز از امتیاز همراهی نسبی با کردها نیز برخوردار است. از جلال طالبانی تا صالح مسلم زمانی که مام جلال طالبانی به عنوان یکی از شناخته شده ترین سران کُرد به دعوت تورگوت اوزال رییس جمهور وقت ترکیه به آنکارا رفت، کسی فکر نمی کرد که این سفر، برای ترکیه دارای اهمیت استراتژیک باشد. اما واقعیت این بود که اوزال، از ایجاد رابطه با طالبانی به دنبال هدف مهمی بود. از یاد نبریم که تورگوت اوزال پیش از رسیدن به مقام ریاست جمهوری ترکیه به مدت 6 سال یعنی از 1983 تا1989 میلادی عهده دار پست نخست وزیری بود و دقیقا در همان سال هایی که پ.ک.ک فعالیت مسلحانه را آغاز کرده بود، نخست وزیر اوزال و تیم مشاورین او یک گزارش امنیتی مفصل با ارائه 12 راهکار برای پایان دادن به حیات سیاسی – نظامی پ.ک.ک تدوین کردند اما چندین سال طول کشید تا به این نتیجه برسند که اساسا امکان پیروزی در این مسیر وجود ندارد و گذشته از آن چنین طرحی نمی تواند ضامن حل معضل کردها باشد. اوزال در سال 1989 و تنها چند هفته پس از برخاستن از کرسی نخست وزیری، این بار به عنوان رییس جمهور ترکیه انتخاب شد و از ماه های میانی سال 1992 تلاش برای آزمودن راه حل سیاسی پایان دادن به حل معضل کردها را آغاز کرد. او مام جلال را همراه با سه نماینده ی کُرد (احمد ترک، سری ساکک و خطیب دجله) به نزد اوجالان در لبنان وسوریه فرستاد تا گام های نخست را برای آغاز یک مذاکره ی جدی بردارند. اوزال همچنین برای اوجالان خودنویس طلا فرستاد تا نشان دهد که معضل کردها از راه قلم و توافق حل می شود. سلیمان دمیرل نخست وزیر ترکیه نیز همراه با قلم طلایی اوزال، برای اوجالان یک کراوات به عنوان هدیه فرستاد تا حسن نیت خود را نشان دهد. البته ماجرای کراوات به همین جا ختم نمی شود. او در پیامی شفاهی اعلام کرد: اگر اوجالان واقعا طرفدرا صلح است، در جلسه ی رسمی اعلام آتش بس این کراوات را به گردن ببندد. چنین نیز شد و اوجالان در نشستی با حضور مام جلال، احمد ترک، کمال بورکای، خبرنگاران ترکیه و سایرین، این کراوات را به گردن بست. اگر چه در آن دوران بنا به دلایلی که ذکر آنها ارتباط چندانی با این نوشتار ندارد مذاکرات صلح به بن بست رسید، اما بررسی نفس توجه حکومت ترکیه به ظرفیت سیاسی سران کُرد دیگر کشورها، به عنوان میانجی سیاسی و عامل ایجاد فرصت های نوین، اهمیت ویژه ای دارد. بعدها مسعود بارزانی، نیچروان بارزانی، برهم صالح و بسیاری دیگر از سران احزاب و جریانات سیاسی کردها به آنکارا و استانبول دعوت شده و با سران ترکیه گفتگو کردند. با این وجود نمی توان منکر این واقعیت شد که دعوت صالح مسلم رهبر حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه (PYD) به استانبول در روزهای اخیر، رویدادی بود که در نوع خود شایان تامل بوده و تحلیل روشن آن می تواند ابعاد دیگری از ایده و فکر اولیه ی این نوشتار یعنی پایان ترس آنکارا از کردها را روشن نماید. انتشار یک عکس قدیمی مربوط به سال 1994 از صالح مسلم، عبدالله اوجالان و برخی از سران پ.ک.ک که آنان را سر سفره ی غذا نشان می دهد، اظهارات صالح مسلم دالّ بر آرزوی دیدار با اوجالان، دفاع آشکار پ.ک.ک و حزب صلح و دموکراسی از ایجاد ساختار خودگردانی کردها در شمال سوریه، مجموعا فضایی را پدید آورد که ملی گرایان و مخالفین اردوغان را بر سر خشم آورده و آنان اعلام کردند که دعوت رسمی رهبر یکی از احزاب اقماری پ.ک.ک به استانبول، نشان دهنده عجز و تسلیم شدن دولت اردوغان در برابر این حزب است. با این حال هم احمد داودواوغلو در مقام وزیر امور خارجه و هم خود رجب طیب اردوغان از دعوت صالح مسلم به استانبول دفاع کرده و آشکارا اعلام کردند که اگر حزب اتحاد دموکراتیک و دیگر احزاب کُرد سوری، با شورای ائتلاف مخالفین سوری در یک جبهه قرار بگیرند، آنکارا مخالفتی با اعلام خودگردانی کردهای سوریه نخواهد داشت. همه ی دلایل پایان ترس آنکارا از کردها اگر بخواهیم به دلایل پایان ترس و نگرانی حکومت ترکیه از قدرت گرفتن کردها وشکستن تابوی ایجاد رابطه با آنان اشاره کنیم؛ می توانیم عوامل متعددی را به عنوان شاهد مدعا دسته بندی کنیم. اما اصلی ترین دلایل عبارتند از: الف) طی چند سال اخیر و با گذر از بحران های متعدد، روابط اربیل – آنکارا وارد فاز طلایی دو سر بُرد شده است. حجم مبادلات اقتصادی بین اقلیم کردستان عراق و ترکیه به رقمی نزدیک به 12 میلیارد دلار رسیده است. (تقریبا دوبرابر میزان مبادلات ایران و اقلیم). رجال سیاسی کُرد نظیر مام جلال طالبانی، مسعود بارزانی، نیچروان بارزانی، برهم صالح، آشتی هورامی و دیگران نشان داده اند که به آن درجه از هوشمندی رسیده اند که اهمیت بازار ترکیه، شرایط جغرافیایی و اتصال ترکیه به غرب را درک کنند. اقلیم کردستان عراق گذشته از آن که به یکی از مراکز تامین انرژی ارزان قیمت برای ترکیه تبدیل شده، یک بازار مصرف بزرگ و حریص برای خرید کالاها و خدمات فنی مهندسی این کشور نیز هست و شواهد نشان می دهد که تقویت روابط آنکارا – اربیل در همه ی حوزه های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی، به نفع طرفین است و کردهای عراق به ترکیه سود می رسانند و از ترکیه سود می برند. ب) دولت اردوغان در مناطق کردنشین این کشور کمی بیش از هفتاد کرسی نمایندگی مجلس را به دست آورده و نشان داده که توان رویارویی با گفتمان ملی گرایی ترکیه را دارد و حزب صلح و دموکراسی به عنوان یک نهاد رسمی و قانونی وابسته به پ.ک.ک، در شرایط ایده آل و در قله ی پیروزی، تنها 32 کرسی را در اختیار گرفت. معنی و مفهوم دقیق این عبارت این است که اردوغان بخش وسیعی از کُردهای کشورش را با خود همراه کرده و از حمایت و همراهی آنان آسوده خاطر است. جیم) در کابینه ی اردوغان چندین وزیر کارآمد و متنفذ کُرد حضور دارند که همچون گذشته نیازی به پنهان سازی هویت خود نداشته و اتفاقا جایگاه ویژه ای نیز در هیات دولت دارند. از مردان اقتصادی خوش فکری همچون ظفر چاغلایان، مهدی اکَر و مهمت شمشک گرفته تا فاطمه شاهین و معمر گولر کُرد – عرب، همگی بخشی از قدرت و نفوذ سیاسی و اجتماعی متقابل اردوغان و رجال و نخبگان سیاسی کُرد را به نمایش گذاشته اند. از این گذشته در حزب عدالت و توسعه نیز حضور مردانی همچون حسین چلیک که در مقام سخنگو و معاون رهبر حزب از نفوذ بالایی برخوردار است، پروفسور یاسین آکتای، غالب انصاری اوغلو، مهمت امین دیندار و دیگران، این واقعیت را نشان می دهد که آنکارا می تواند به کردها اعتماد کرده و روی توان و نفوذ آنها حساب باز کند. دال) شواهد نشان می دهد که دور جدید مذاکرات صلح بین ترکیه و پ.ک.ک، شرایط متفاوتی را در ترکیه به وجود آورده و حتی با فرض به پایان رسیدن این مذاکرات و آغاز مجدد درگیری ها – که بسیار بعید به نظر می رسد – مساله ی مطالبات کُردهای ترکیه و پاسخگویی ایجابی دولت به این مطالبات، شرایط نسبتا مناسب کردها و امتیازات کنونی آنها، هیچ گاه دچار عقب گرد نخواهد شد. ه) آنکارا اندک اندک هم به خاطر منافع و مسائل اقتصادی و هم بنا به برخی سیاست های منطقه ای؛ چنان به اربیل نزدیک شده که داد بغداد و واشنگتن را درآورده و روابط ترکیه و اقلیم کردستان عراق به سویی می رود که گویی حتی فرضیه ی احتمال سربرآوردن دولت مستقل اقلیم کردستان عراق هم، حکومت ترکیه را از ادامه ی این مسیر منصرف نمی کند. بعید نیست در آینده ای نزدیک همین شرایط در شمال سوریه نیز تکرار شود. چرا که دولت اردوغان در این حوزه، با این منطق وارد بازی شده است:«اگر کردها ضرری به ما نرسانند و قدرت گرفتن آنان موجب تقویت شرایط مرزی و اقتصادی ما شده و بازارهای تازه ای به دست بیاوریم، چیزی از دست نخواهیم داد.» در واقع از آن جایی که حکومت برآمده از حزب عدالت و توسعه با شناسنامه ی اسلامگرای محافظه کار، از مرز اندیشه های کمالیستی و نژادپرستانه فاصله گرفته است، هراسی از همراه شدن با کردها ندارد و بر این باور است که می تواند با آنان بزرگ تر شود. ایستگاهی برای نگرانی با وجود همه ی نقاط و بندهایی که از آنها به عنوان عوامل مثبت و ایجابی یاد کریم، از ذکر این نکته ی مهم نیز نباید غافل ماند که تمام مسائل و مصادیق مثبتی که در خصوص رویکرد حکومت ترکیه به کردها بیان شد، خلاصه ی رویکرد و استراتژی حزب عدالت و توسعه است. به عبارتی دیگر، هر آن چه که ذکر آن رفت، همراهی حکومتی است که در حوزه ی رقابت سیاسی و حزبی، آرای 51 درصد از مردم کشورش را به دست آورده است و دو حزب جمهوری خلق و حرکت ملی (به ترتیب دارای 25 و 13 درصد از کل آرای ترکیه)، مخالفین دوآتشه ی سیاست های اردوغان بوده و بر این باورند که تداوم وضعیت موجود در روابط حکومت و کردهای ترکیه، عراق و سوریه، نهایتا منجر به تجزیه ی خود ترکیه خواهد شد. بنابراین باید این واقعیت را نیز بپذیریم که ادامه ی ماه عسل روابط ترکیه و کردها، بدون تردید در گرو بقای پیروزی های حزب عدالت و توسعه و در اوج ماندن این حزب است و اگر در آینده شرایط سیاسی ترکیه به گونه ای رقم بخورد که ائتلاف ملی گرایان به علاوه ی کمالیست ها، در رقابت با یاران اردوغان پیروز شده و قدرت را در دست بگیرند، آن وقت بعید نیست که خرمن روابط آنکارا و کردها در معرض بادهای تند قرار بگیرد. پس در حال حاضر سرنوشت روابط سیاسی کردها و آنکارا با موضوع افق رقابت های حزبی ترکیه گره خورده است و کردها تنها در شرایطی می توانند آسوده خاطر باشند که معادلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ترکیه به سمت تضعیف اندیشه های کمالیستی و ملی گرایی سوق پیدا کند و شاهد بیداری و قدرت گرفتن احزاب جمهوری خلق و حرکت ملی نباشند.