نويسنده : سيد علي محقق تا همين چند وقت پيش در تهران حرف از مذاكره مستقيم ايران و آمريكا يك تابو بود و گذر از چنين تابو و خط قرمزي براي هر كسي تقريبا ناممكن مي‌نمود. در واشنگتن هم اما و اگرها براي شكل گيري ميزي براي چنين مذاكره اي آنقدر زياد بود كه هيچ كدام از روساي جمهوري سه دهه گذشته آمريكا حتي به نزديكي‌هاي آن هم نرسيدند. اما درهفته‌هاي اخير انگار ورق برگشته و زمزمه مذاكرات مستقيم به نُقل پرطرفداراين روزهاي محافل سياسي و انتخاباتي دو كشوربدل شده است. اگرچه «خبر» به نقل از منابع مطلع اما ناشناس زبان به زبان مي‌چرخد و نقل مي‌شود، اما نه كسي با ضرس قاطع آن را تاييد مي‌كند و نه مقام‌ها و سخنگوهاي رسمي دو كشور به صراحت ماجرا را از بيخ و بُن تكذيب مي‌كنند. خبر مذاكره در حالي در وضعيت « نه تاييد و نه تكذيب» قرار گرفته است كه از يك سو فقط يك هفته ديگر تا انتخابات رياست جمهوري آمريكا و تعيين تكليف رقابت رئيس دموكرات كاخ سفيد با رامني جمهوري خواه، زمان باقي مانده است و اوباما بيش از هر زماني به اصطلاح به تركاندن بمبي در عرصه ديپلماتيك نياز دارد. از سوي ديگر در ايران هم، كمتر از 9 ماه ديگر دوران رياست جمهوري محمود احمدي نژاد به سرمي آيد. بسياري از گروه‌هاي سياسي درون و بيرون قدرت ازهمين حالا عمر دولت دهم را تمام شده دانسته و رقابت براي تصاحب كرسي رياست جمهوري را كليد زده اند. در اين بين اوضاع اقتصادي كشورهم تحت تاثير تحريم‌هاي خارجي و برخي سوء مديريت‌هاي داخلي به گونه اي پيش مي‌رود كه همه چشم انتظار گشايشي در اوضاع هستند. گشايشي كه بسياري آن را در دو تغيير داخلي و خارجي جستجو مي‌كنند؛ اول- اصلاحات ساختاري در دولت و تغيير گردانندگان امور اجرايي كشور و دوم- تغييري راهبردي و يا حداقل تكنيكي در روابط خارجي و مناسبات تهران با جامعه جهاني. بر اين اساس بسياري از كساني كه به اقتصاد و تامين رفاه مردم كشور به چشم اولويت اول نگاه مي‌كنند، قرار گرفتن اين قطار در ريل اعتدال و بروز هر دو تغيير گفته شده را لازمه خروج از وضعيت كنوني مي‌دانند. خبرهاي منقول در باب مذاكرات مستقيم ايران و آمريكا، اجزاي متفاوت و مبهم زيادي دارد و قيد محرمانگي و غير رسمي بودن بر تارك همه خبرهاي ادعايي در اين خصوص به همراه عدم تاييد اين خبر حتي از سوي يك منبع معتبر كليت خبر مذاكره را زير سوال برده است. اما حضور چهره ميانه رويي به نام علي اكبر ولايتي به نمايندگي از ايران و تلاش براي حصول توافق تا پيش از انتخابات آمريكا دو پاي ثابت همه شنيده‌ها و خبرهاي نيمه رسمي نقل شده در اين خصوص بوده است. براي تحليل گران مسائل ايران و بخش اعظمي از افكار عمومي داخل كشور، به ميان آمدن نام طبيب و سياستمدار باسابقه ايراني به عنوان محور گفت و گوهاي ادعايي به تنهايي كافي بود تا در همه روزهاي اخير جدي تر از يك شايعه به اين قضيه بنگرند و چند و چون‌هاي آن را دنبال كنند. ولايتي سابقه 16 سال سكانداري وزارت خارجه كشور در دهه‌هاي شصت و هفتاد و 16 سال مشاورت امور بين‌الملل رهبر انقلاب در دو دهه اخير را بر سينه دارد. نام ولايتي در حالي با خبرهاي مذاكره گره خورده و قرار است او تابوشکن باشد كه در اوايل دهه شصت و در اوج تقابل ايران و امريكا و حوادث پس از ماجراي تسخير سفارت آمريكا، نام او به عنوان رئيس دستگاه ديپلماسي كشور بيش از هر كس ديگري با اخبار مربوط به قطع كامل اين رابطه عجين شده و صحبت از رابطه و مذاكره در دوران صدارت او بيش از هر زمان ديگري خط قرمز و تابو شده بود. از سوي ديگر ولايتي از معدود كساني است كه در فضاي ملتهب سياسي سال‌هاي اخير كشور و افراط و تفريط‌هاي پيش آمده هيچ گاه عنان خط ميانه و اعتدال را از كف نداد. او در مسائل سياست خارجي از مورد وثوق ترين مشاوران رهبرانقلاب محسوب مي‌شود. اگرچه كمتر پيش آمده است در امور اجرايي دولت در حوزه ديپلماسي مداخله نموده باشد، اما در رسانه‌ها و محافل داخلي و خارجي، از مواضع او به عنوان نزديكترين موضع‌ها به سياست خارجي و مسائل ديپلماتيك نظام جمهوري اسلامي نام برده مي‌شود. وي در عين حال در زمره وفادارترين و نزديكترين ياران هاشمي رفسنجاني در همه سال‌هاي گذشته و حال نيز به شمار مي‌آيد و از اين منظر بي شك انتقادات زيادي بر عملكرد دولت‌هاي نهم و دهم داشته است. كنار هم قرار دادن سوابق ديپلماتيك ولايتي با آن مشاورت معتمدانه و اين رفاقت چندين ساله به تنهايي كافي است تا نقل نام وي به عنوان كسي كه قرار است به نمايندگي از نظام تابوي مذاكره با آمريكا را بشكند باور پذير و براي بسياري اميدوار كننده به نظر آيد. با اين حال حتي اگر اين بار هم اصل خبر شكل گيري چنين مذاكراتي از اساس ساختگي و بي راه باشد، باز هم با در نظر داشتن همه قرائن گفته شده تا همين جاي كار مي‌توان چند نتيجه اساسي گرفت: اولا؛ تابوي ممنوعيت سخن گفتن از مذاكره مستقيم شكسته شده است، ثانيا؛ اگر قرار است زماني دو طرف بر سر ميز مذاكره حاضر شوند، اين روزها و اين شرايط بهترين و مناسب ترين موقعيت و زمان ممكنه است و براي هر دو حيف است اين فرصت از دست برود. ثانيا؛ اگر قرار است كسي به نمايندگي از تهران با آمريكايي‌ها مذاكره كند ولايتي آن فرد است. او در شرايط آكنده از افراط و تفريط كنوني، براي تهران خيرالموجودين است. براي واشنگتن هم، با توجه به جايگاه رسمي اي كه دارد، ولايتي كسي است كه مي‌توانند به نتيجه بخشي گفت و گو با او اميدوار باشند...