مجموعه مقالات «اشارات ربّانی، عبارات انسانی، نگاهی متفاوت به مسائل قرآنی» نوشته‌ی آقای حمید مهدوی از دانشوران و محقّقان کُرد اهل سنّت ساکن سنندج است.

در مقدّمه‌ی این کتاب نویسنده تأکید کرده که آن‌چه در کتاب آمده است، محصول دریافت انسانی است و مستند و متّکی به کتاب الهی و سخنی نبوی و نیز به تفاوت دیدگاه‌هایش با دیدگاه قدما در اغلب منابع دینی اشاره نموده است.

نویسنده می‌افزاید: «تمامی دین پژوهان مؤمن، آگاهند که: آفاتی به نام «تحریف»، «تخلیط» و «تقلید» از دیرباز سبب شده است تا سیمای زیبای دین و سادگی بی‌مانندش مخدوش گردد. کسانی با انگیزه‌های شیطانی و دواعی نفسانی کلام آفریدگار و آفریده‌اش را تحریف کردند و کسانی دانسته ندانسته آنرا با آداب و رسوم مردمان پیشین و پسین درآمیختند و آمیزه‌ای ساختند که پسینیان با تقلید پی‌درپی از پیشینیان در طیّ صدها سال چنانش مسلّم و قطعی نمودند که عین دینش شمردند تا بسیاری را یارای کمترین تردیدی نماند! بر این آفات چنانچه واقعیّتِ «بدفهمی» را نیز بیفزاییم، دینی را می‌بینیم که آزادی عقیده را برنمی‌تابد! انسان‌ها را به «حُرّ» و «عبد» تقسیم می‌کند و بر مقوله‌ی شوم «بردگی» مهر تأیید می‌گذارد! خشن‌ترین رفتارها را به نام «مجازات» تجویز می‌کند! دلیل وجودی زنان را تمتّع مردان می‌داند و دینی با هزار چهره‌ی ناپسند دیگر!»

وی می‌نویسد: بی‌گمان باید از آثار اجتماعی چنین دینی نگران بود و چاره‌ای اندیشید. دو راه در پیش است:

یا بابد پذیرفت که حقّ با دگران بود که گفتند: «دین افیون است!» و کوشید آنرا از عرصه‌ی حیات اجتماعی زدود! یا برخاست و با تیغ تحقیق به تنقیحش نشست و جمال گرد بگرفته اش را سترد و نشان داد که دین همواره زیبا، ساده، سودمند و سازگار با فطرت انسان است!»

نویسنده خود راە دوّم را برگزیده است و به ظرافت و خطیربودن راه، اذعان دارد و نیک می‌داند که در این راه  در معرض سهو و مظانّ خطا و چه بسا اتّهام قرار دارد.

در این کتاب به بازخوانی مقولاتی هم‌چون: ارتداد، آزادی عقیده از منظر اسلام، برده‌داری و اسلام، جنگ و ترور از دیدگاه اسلام، ماجرای بنی‌قریظه و افسانه‌ی کشتار یهودیان و اجرای احکام شریعت و نقش‌آفرینی در زمان و مکان پرداخته شده است.

نویسنده، سنگسار را بعنوان بدعتی شوم می‌شناساند و به مبحث پرتنش قوامیت مردان و تنبیه شدن زنان با برّرسی آیه‌ی ٣٤ سوره‌ی نساء می‌پردازد. تغییر خلق، سنّت نبوی و ماهیّت آن را به نیکی مورد واکاوی قرار داده و جعل و سوء استفاده از حدیث را عامل پریشانی فهم دینی قلمداد نموده است. مقوله‌هایی مانند عرف، ملّی‌گرایی در اسلام، دوزخ و جاودانگی عذاب آن، موسیقی،  مقوله‌ی فطرت و کاستی‌ها و سستی‌های «عرفان حلقه» را به‌صورتی روشن، مورد نقد و بررسی قرار داده است. 

پایانبخش کتاب، بررسی نظریه‌ی «رویای رسولانه‌»ی عبدالکریم سروش است که به نحو نسبتاً مبسوطی به آن پرداخته است.  

اصلاحوب، مطالعه‌ی این اثر را به همه‌ی خوانندگان توصیه نموده و ارباب بصیرت و معرفت را به نقد و برّرسی مدعیات آن فرا می‌خواند.