خداوند مهربان بارها در قرآن انسانهای با ایمان را به صبر دعوت کرده است و آن را کلید موفقیت بندگان خدا بیان فرموده است و انگار صبر چاشنی هر امتحان الهی است و ضامن سرافرازی در آزمونهای زندگی.
مدار زمان همواره رهتوشهای از فرصت را پیش پای آدمی نهاده تا در گذر عمر، خرمن وجودش را غنایی مضاعف و چندچندان بخشد!
در این میان، چرخش عقربههای زمان آنگاه که فصل تابستان را پشت سر میگذارد و بر قرارگاه مهر، لنگر میاندازد فرصتهای بیشماری را بر سفره مهر مینشاند، مهرماه؛
- شکارچیان ماهر را میخواند تا از سنگر داشتههای خود، خواستههای بیشتری را صید کند!
- کشاورز سختکوش و دوراندیش را ندا میدهد تا از خاک لم یزرع خود، انگور سیاه، آن طلای ناب سردشت را نصیب برد!
- کارخانهداری را میخواند تا در کمین آن طلای ناب، مشق استیوجابزیاش را پیش ببرد! وآن طرف؛
روز یک شنبه دوم آبان ماه 95 سومین دورهی المپیاد درون مدرسهای در مدرسه پروین اعتصامی شهرستان سردشت برگزار شد.
اهل شیکاگو است و شغلش معلمی و مدیریت...
وقتی چهار ساله بودم، مادر بزرگم خواندن و هجی کردن کتابهای انجیل را به من یاد داد.
او مثل ها و اشعار را به من یاد میداد و میگفت:« نام نیک، ماندگار تر از هر کاری است که انجام دهی».
من بیاندازه کنجکاو بودم و همواره سؤالي براي پرسیدن داشتم. پدر و مادرم میگفتند:« اگر یک ساعت هیچ سوالی نپرسی، دو دلار به تو میدهیم.»
۱ـ من تو نیستم!
۲ـ لازم نیست که تو هم به همان نتیجهای برسی که من رسیدهام.
۳ـ ضرورتی ندارد آنچه که من میبینم تو هم ببینی.
۴ـ اختلاف یک امر طبیعی در زندگی است.
۵ـ اینکه از یک زاویهٔ ۳۶۰ درجه مسائل را ببینیم غیر ممکن است.
۶ـ شناخت مردم برای همزیستی با آن هاست نه برای تغییر دادنشان.
۷ـ اختلاف مردم در روشهایشان یک امر مثبت و رشد دهنده است.
٨ـ آنچه که تو برای آن کارایی داریی ممکن است من برایش کارایی لازم را نداشته باشم.
۹ـ موقعیت و پیشامدها روش و شیوهی انسانها را عوض میکند.
مهربانم!" مهر" نفسهای آخرش را دارد میکشد. با تمام بیمهریهایی که از پاییز شنیده بود خود را در دل اون جای داد.
کودک و مدرسه:
ورود کودک به مدرسه آغاز مرحلهای جدید در زندگی کودک است. کودک با ورود به مدرسه، در محیطی بزرگتر قرار میگیرد، با تعداد زیادی از همسالان و گروهی از بزرگترهای ناشناس.
سؤال: میخواهم بپرسم شما دربارهٔ امام حسین و روز عاشورا چه نظری دارید؟
سیدنا حسین بن علی رضی الله عنهما نوهٔ رسول خدا و ریحان او در دنیاست؛ او شبیهترین فرد به رسول خداست و آن حضرت [از فرط محبت] همواره دهان مبارکش را میبوسید. حسین و برادرش حسن سرور جوانان اهل بهشت هستند. حسین پسر امیر المؤمنین علی بن ابی طالب است؛ کسی است که خدا و رسولش را دوست داشت و دوستی او نشانهٔ ایمان و بغض او نشانهٔ نفاق است. مادر او بتول سرور زنان جهان است و حسین به واسطهٔ او به سلالهٔ پاک رسول خدا میرسد. حسین بهترین فرد خاندان رسالت است؛ خداوند پلیدی را از این خاندان زدوده است و رسول خدا در روز غدیر فرمود: دربارهٔ اهل بیتم شما را به خدا سوگند میدهم.
چگونه با کسی که غایب از نظر است و نمیتوان با او تماسی مستقیم و بیواسطه داشت میتوان عشق ورزید؟ عشق ورزیدن به خدایی که پنهان است چگونه امکان دارد؟
در تلقی قرآنی خداوند «ظاهر» و «باطن» است. ذات او از دیدگان ما پنهان است(لاتُدرِکُهُ الابصَارُ/انعام:١٠٣)، اما نشانهها و جلوههای او، از همهسو، هویدا و آشکارند. خداوند چنانکه مولانا میگفت «آشکارصنعتِ پنهان» است:
پنهان ز دیدهها و همه دیدهها از اوست/
آن آشکار صنعت پنهانم آرزوست
استاد شافعی مذهب دانشگاه مذاهب اسلامی از راههای تقریب میگوید:
در دورهای بهسر میبریم که شکاف میان مذاهب و ادیان مختلف به بالاترین میزان خود رسیده است؛ دورهای که دیگر نیاز نیست مردم را در میدان شهر جمع کنی و برایشان تبلیغ دین و مذهبت را کنی؛ دورهای که هرکس میتواند بهراحتی حرفهایش را بزند و بعد هم هزاران نفر آن را بخوانند.
در چنین شرایطی چطور میشود دم از وحدت زد و تلاش كرد تا مذاهب اسلامی زیر سایه وحدت قرار بگیرد؟ دشمنان چقدر در تفرقه میان مسلمانان نقش دارند؟ این سؤالات را با دكتر محمود ویسی از اساتید فقه شافعی در دانشگاه مذاهب اسلامی مطرح كردیم.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل