مخالفت آدم علیهالسلام با امر خداوند و توبهی او... اسرار و حکمتها
خداوند متعال آدم علیه السلام را پیش از سپردن سمت جانشینی به او، به نحوی آموزش داد که شایستگی این مقام در زمین را داشته باشد. آموزش در جایی بود که زندگی و آرامش و امنیت را تضمین میکرد. چنان نبود که آدم را در این سرای پهناور بدون هیچ گونه آگاهی دربارهی وظیفهاش رها کند. اوامر را برایش تشریح کرد و نواهی را کاملا آشکار ساخت و او را از شیطان برحذر داشت. کردگار حکیم به این هم بسنده نکرد بلکه فرصت توبه را نیز به او داد تا در صورت نافرمانی ناشی از غفلت و بیخبری به راه حق باز گردد. خداوند به ما خبر میدهد که شیطان چگونه از آدم انتقام گرفت آنگاه که از سجده کردن ابا کرد و خواست آدم و فرزندانش را در منجلاب گناه اندازد. خداوند آدم را از دشمنی ابلیس آگاه کرد با این حال توانست آدم را وسوسه کند و او را به سمت گناه بکشاند. میفرماید:
﴿فَتَلَقَّىٰٓ ءَادَمُ مِن رَّبِّهِۦ كَلِمَٰت فَتَابَ عَلَيۡهِۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ﴾ [البقرة:٣٧].
سپس آدم از پروردگارش كلماتى را دريافت نمود؛ و [خدا] بر او ببخشود؛ آرى، او[ست كه] توبهپذيرِ مهربان است.
معنایش این است که خداوند توبه را آفریده است و آن را میپذیرد پس واسطه و میانجی بین خدا و بشر معنایی ندارد و هیچ انسانی نمیتواند گناه دیگری را بر دوش بکشد. پس خطای آدم اصلاح شد؛ خداوند انسانها را به خاطر خطاهایی که مرتکب میشوند مجازات میکند اما آنچه آدم مرتکب شد گناه نبود بلکه خطا و اشتباه بود. گناهانی مانند قتل و خونریزی و فتنهانگیزی در میان مردم، در دنیا یا آخرت مجازات خواهد شد به همین خاطر خدای متعال فرموده است:
﴿قُلۡ أَغَيۡرَ ٱللَّهِ أَبۡغِي رَبّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيۡء وَلَا تَكۡسِبُ كُلُّ نَفۡسٍ إِلَّا عَلَيۡهَاۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَة وِزۡرَ أُخۡرَىٰۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُم مَّرۡجِعُكُمۡ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ فِيهِ تَخۡتَلِفُونَ﴾ [الأنعام: ١٦٤].
بگو: آيا جز خدا پروردگارى بجويم؟ با اينكه او پروردگار هر چيزى است، و هيچ كس جز بر زيان خود [گناهى] انجام نمىدهد، و هيچ باربردارى بار [گناه] ديگرى را برنمىدارد، آنگاه بازگشت شما به سوى پروردگارتان خواهد بود، پس ما را به آنچه در آن اختلاف مىكرديد آگاه خواهد كرد.
فرزندان آدم نباید به پدرشان به عنوان اولین گناهکار نگاه کنند حقیقت این است که آدم دچار خطا و اشتباه شد و این خطا از روی غفلت و فراموشی بود خطای او از روی خودبزرگبینی نبود چنان که ابلیس مرتکب شد. آدم و حوا به گناهشان اعتراف کردند:
(قَالَا رَبَّنَا ظَلَمۡنَآ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمۡ تَغۡفِرۡ لَنَا وَتَرۡحَمۡنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ﴾ [الأعراف: ٢٣].
گفتند: پروردگارا، ما بر خويشتن ستم كرديم، و اگر بر ما نبخشايى و به ما رحم نكنى، مسلماً از زيانكاران خواهيم بود.
در اینجا میبینیم که آدم چگونه عذر تقصیر آورد و استفغار کرد. با فروتنی روی به درگاه پروردگارش نهاد و خداوند هم توبهاش را پذیرفت.
آدم به قانون الهی و فرمانبری کامل از آن اقرار کرد؛ فرمانبری او از روی اختیار و فروتنی و اشتیاق به پذیرش توبهاش بود چرا؟ چون به آفریدگارش محبت داشت. این مقام یعنی درخواست توبه از خداوند، یک اصل درخشان در زندگی بشر است. درخواست توبه و پذیرش آن از سوی خدا پایه و اساس مهمی در مسیر حرکت انسان است. چنان که مرتکب گناه در توبه را باز میبیند و با فروتنی به سوی خدا رو مینهد و به گناه ادامه نمیدهد. اگر در توبه باز نباشد گناهکاران دنیا را به فساد میکشند با این حال اطاعت از خدا نباید با غرور و تکبر همراه باشد نباید خطایی را تکرار کنند که برخی از مردم مرتکب میشوند و با غرور میگویند: - پناه بر خدا - خدا از ما چه میخواهد؟
او عبادت میخواهد و من هم بندهاش هستم... خداوند این نوع عبادت را نمیخواهد خداوند میخواهد انسان عاشقانه در برابر کسی این که این عبادت را فرض کرده است بایستد عبادت با اشکال و ظواهر و خالی از مضمون پذیرفته نمیشود.
بلکه عبادت یعنی فروتنی کامل برای خداوند هم در شکل و هم در مضمون؛ هم در ظاهر و هم در باطن؛ حکمت از آفرینش انسان در اینجا نهفته است؛ انسان دارای اختیار است و مجبور به انجام عمل صالح نیست. خدا خواسته است انسان در انتخاب عبادت و گناه اختیار داشته باشد و با محبت کامل فرمانبری کند یا به انتخاب و اختیار خود سرپیچی کند و بار مجازاتش را بر دوش بکشد.
توبه مستلزم آن است که انسان به سوی پروردگارش باز گردد و با تمام جوارح خود تسلیم او باشد؛ پیش از آن که با عذاب ناگهانی در دنیا یا در آخرت روبرو شود باید در توبه شتاب کند. توبهکار باید به سوی بهترین چیزی از سوی کردگار برای آدمیان مازل شده است روی آورد و آن هم قرآن کریم است. ما در داستان آدم میآموزیم که او به سوی خدا توبه کرد و خداوند هم توبهپذیر مهربان است گویی خداوند در داستان آدم به ما میگوید: من توبهپذیر هستم نه فقط توبهی آدم را پذیرفتم بلکه توبهی هر یک از شما فرزندان آدم را هم میپذیرم. ما باید بدانیم که وقتی خداوند خود را توبهپذیر معرفی میکند، در واقع خواسته است گناهکاران را راهنمایی کند که در توبه شتاب ورزند و به رحمت او باز گردند. اگر قلب و جوارح خود را تسلیم کنند او تمام گناهان را میبخشد.
کردگار مهربان به خاطر رحمتی که بر بندگان دارد و به خاطر اشتیاقی که به توبهی آنان دارد، گناهان بندگان را میپوشاند اما وقتی کار از حد بگذرد بنده را به خاطر گناهی که مرتکب شده است بازخواست میکند. به همین خاطر مؤمن هوشیار باید این سخن ابوبکر صدیق را به خاطر داشته باشد که میگفت: به خدا سوگند من از مکر خداوند در امان نیستم. صاحب این سخن ابوبکر صدیق است که به محض شنیدن دعوت رسول خدا، آن را میپذیرد و وقتی مردم تکذیبش او میکنند او تصدیق میکند. این صدیق از مراقبت از نفس خود غافل نیست تا مبادا مرتکب گناهی شود و خداوند او را مجازات کند. به همین خاطر هر یک از ما باید بدانیم که خداوند لحظهای از بندگانش غافل نیست: (لا تأخذه سنةٌ ولا نوم﴾ ﴿الحيُ القيوم)
آدم علیه السلام مخلوقی نبود که در بهشت زندگی کند بلکه او برای زندگی در دنیا آفریده شده بود؛ خدای متعال میفرماید:
﴿إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً﴾. من در زمين جانشينى خواهم گماشت.
وظیفهی اصلی آدم در زمین اطاعت از خدا و داوری عادلانه در بین بندگان خدا است؛ زمانی که در مکانی به نام بهشت زندگی کرد زمان آموزش انجام مأموریت در زمین بود نباید بگوییم که آدم به خاطر گناه از بهشت رانده شد زیرا به دنبال گناه توبه کرد و از سوی خدا هم پذیرفته شد آنگاه به مقام پیامبری رسید. بهشت یکی از مراحل آمادگی برای جانشینی در زمین بود.
گناه آدم و گناه ابلیس
شاید کسی بپرسد که وقتی ابلیس نافرمانی کرد سزاوار لعنت شد و از بهشت رانده شد و خداوند او را در جهنم جاویدان کرد. اما وقتی آدم نافرمانی کرد به سوی خدا توبه کرد و کلماتی را به عنوان توبه و بازگشت به سوی خدا دریافت کرد؛ خداوند هم او را پیراست و برگزید. چه فرقی بین این دو معصیت وجود دارد؟ علما به این پرسش چند پاسخ دادهاند.
نخست: معصیت ابلیس با اصرار و پافشاری و از روی عمد بود؛ وقتی خداوند از او میپرسد:
﴿قَالَ يَٰٓإِبۡلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ ٱلسَّٰجِدِين﴾ [الحجر: ٣٢].
فرمود: اى ابليس، تو را چه شده است كه با سجدهكنندگان نيستى؟
ابلیس با اصرار بر معصیت پاسخ میدهد:
﴿قَالَ لَمۡ أَكُن لِّأَسۡجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقۡتَهُۥ مِن صَلۡصَٰل مِّنۡ حَمَإ مَّسۡنُون﴾ [الحجر:٣٣].
گفت: من آن نيستم كه براى بشرى كه او را از گِلى خشك، از گِلى سياه و بدبو، آفريدهاى، سجده كنم.
به خاطر همین اصرار مورد لعنت قرار میگیرد و طرد میشود:
﴿قَالَ فَٱخۡرُجۡ مِنۡهَا فَإِنَّكَ رَجِيم، وَإِنَّ عَلَيۡكَ ٱللَّعۡنَةَ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلدِّينِ﴾ [الحجر: ٣٤-٣٥].
فرمود: از اين [مقام] بيرون شو كه تو راندهشدهاى. و تا روز جزا بر تو لعنت باشد.
برخلاف معصیت آدم؛ درست است که آدم معصیت کرد اما این معصیت از روی عناد و غرور نبود بلکه از روی سهو و اشتباه و فراموشی بود:
﴿وَلَقَدۡ عَهِدۡنَآ إِلَىٰٓ ءَادَمَ مِن قَبۡلُ فَنَسِيَ وَلَمۡ نَجِدۡ لَهُۥ عَزۡما﴾ [طه:١١٥].
و به يقين پيش از اين با آدم پيمان بستيم، و[لى آن را] فراموش كرد، و براى او عزمى [استوار] نيافتيم.
دوم: ابلیس وقتی متوجه معصیت امر خدا شد به استغفار و توبه روی نیاورد بلکه به گمراهی خود ادامه داد و امر خدا در سجده برای آدم را نپذیرفت. در حالی که آدم و حوا بیدرنگ درخواست بخشایش و رحمت کردند و خاضعانه به سوی خدا روی آوردند و با تمام وجود از او خواستند گناهشان را بیامرزد.
سوم: ابلیس به گناهش ادامه داد و تهدید کرد که انسان را گمراه خواهد کرد و از چپ و راست او را با آرزوهای دروغ خواهد فریفت:
﴿قَالَ فَبِمَآ أَغۡوَيۡتَنِي لَأَقۡعُدَنَّ لَهُمۡ صِرَٰطَكَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ﴾ [الأعراف: ١٦].
گفت: پس به سبب آنكه مرا به بيراهه افكندى، من هم براى [فريفتن] آنان حتماً بر سر راه راست تو خواهم نشست.
اما آدم و حوا به استغفار خود ادامه دادند.
تفاوت بین معصیت آدم و ابلیس واضح است به همین خاطر سرانجام ابلیس طرد و لعنت و جاودانگی در آتش است. اما آدم توبه کرد و مورد بخشایش قرار گرفت و خداوند او را از برگزیدگان خود قرار داد. زیرا پشیمان شد و احساس گناه نمود و به ظلم و خطایی که مرتکب شده بود اقرار کرد. به توبه و استغفار روی آورد و مادرمان حوا هم با او بود. پس از توبهی آدم و همسرش اثری از گناه بر جای نماند؛ خداوند آنان را پذیرفت و جزء خاصان درگاه خود قرار داد. گاهی انسان پس از توبه و زاری و استفغار به درجهای به مراتب بالاتر از پیش از گناه میرسد؛ این نوع توبه و حسن تعامل با خدای مهربان، انسان را بالاتر از شیطان قرار میدهد و گرایش به خیر و نیکی در درون او بر وسوسهی شیطان غلبه میکند و این فرمودهی الهی تحقق مییابد:
﴿إِنَّ عِبَادِي لَيۡسَ لَكَ عَلَيۡهِمۡ سُلۡطَٰنٌ إِلَّا مَنِ ٱتَّبَعَكَ مِنَ ٱلۡغَاوِينَ﴾ [الحجر:٤٢].
در حقيقت، تو را بر بندگان من تسلّطى نيست، مگر كسانى از گمراهان كه تو را پيروى كنند،
﴿إِنَّ عِبَادِي لَيۡسَ لَكَ عَلَيۡهِمۡ سُلۡطَٰن وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ وَكِيلا﴾ [الإسراء: ٦٥].
در حقيقت، تو را بر بندگان من تسلطى نيست، و حمايتگرى [چون] پروردگارت بس است.
آدم و همسرش به یک اندازه در این داستان سهیم هستند خدای متعال هر دو را مورد خطاب قرار میدهد و میفرماید:
﴿وَلَا تَقۡرَبَا هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾ [البقرة: ٣٥].
به اين درخت نزديك مشويد كه از ستمكاران خواهيد شد
﴿فَتَلَقَّىٰٓ ءَادَمُ مِن رَّبِّهِۦ كَلِمَٰت فَتَابَ عَلَيۡهِۚ﴾ [البقرة:٣٧].
سپس آدم از پروردگارش كلماتى را دريافت نمود؛ و [خدا] بر او ببخشود.
﴿ثُمَّ ٱجۡتَبَٰهُ رَبُّهُۥ فَتَابَ عَلَيۡهِ وَهَدَىٰ﴾ [طه: ١٢٢].
سپس پروردگارش او را برگزيد و بر او ببخشود و [وى را] هدايت كرد.
حکمتش این است که زن در بسیاری از موارد تابع مرد است و همین خاطر نامی از حوا به میان نیامده است. حسن میگوید: وقتی از توبهی آدم سخن به میان آمده است نشان میدهد که خداوند توبهی هر دو را پذیرفته است زیرا نقش این دو یکسان بود. برخی گفتهاند: زن دارای حرمت و پوشیده است و خداوند خواسته است او را بپوشاند و به همین خاطر گناهش را ذکر نکرده است:
﴿وَعَصَىٰٓ ءَادَمُ رَبَّهُۥ فَغَوَىٰ﴾ [طه:١٢١].
آدم به پروردگار خود عصيان ورزيد و بيراهه رفت.
به خاطر پوشیده نگه داشتن زن و حفظ کرامت و حرمت او نامی از حوا به میان نیاورده است.
قرآن کریم نخستین گناه بر روی زمین را برای ما ثبت کرده است. نخست ابلیس نافرمانی کرد؛ پس نخستین گناه از جنیان بود و آنگاه از انسان. قول راجح این است که ابلیس پدر جنیان است چنان که آدم پدر انسانهاست. جن تاریخشان را با معصیتی که از پدرشان ابلیس سر زد آغاز کردند. انسانها هم تاریخشان را با نخستین گناهی که از پدرشان آدم سر زد آغاز کردند. معلوم است که انس و جن مکلف هستند و خداوند قدرت عبادت را به آنان داده است چنان که قدرت گناه و معصیت را هم در آنان قرار داده است. گناه جن و انس مؤمن مانند گناه آدم است از روی غفلت و ضعف و فراموشی است و به دنبال آن پشیمانی و اقرار به گناه و سپس توبه و استغفار میآید. پس از آن مؤمن بیشتر به خدا نزدیک میشود و به ذکر و عبادت میپردازد. اما گناه جن و انس کافر مانند گناه ابلیس است از روی عمد با اصرار و پافشاری انجام میشود و پس از آن کفر و دوری از خدا بیشتر میشود.
منابع:
•القرطبي، تفسير القرطبي، دار إحياء التراث العربي، بيروت، لبنان، ١٩٦٥م.١/٦٩.
•أحمد جابر، آدم بين اليهودية والنصرانية والإسلام، ص ١٠٨
•صلاح الخالدي، القصص القرآني عرض وقائع وتحليل أحداث، دار القلم، دمشق - الدار الشامية، بيروت، ط١، ١٤١٩ه، ١٩٩٨م.ص ١٦٠.
•علي الصلابي، قصة بدء الخلق وخلق آدم عليه السلام، ص ٥٦٣- ٥٧٠.
- افزودن نظر جدید
- 513 بازدید
-
نسخه مناسب چاپ