هدف از آفرینش انسان (٢)؛ تبیین مفهوم درست و فراگیر بندگی
مفهوم صحیح بندگی و جوانب آن
خداوند حکیم ما را آفریده تا وی را با نهایت فروتنی، عشق و علاقه بندگی نماییم؛ بنابراین باید بدانیم که این فرمانبرداری در چه زمینههایی خواهد بود؟ و کدام یک از جوانب زندگی را تحت پوشش خود قرار میدهد؟ در حقیقت پاسخ به این پرسشهاست که مفهوم بندگی و وسعت ابعاد آن را برای ما روشن میسازد.
فراگیری بندگی در همهی امور دینی
امام ابنتیمیه ـ رحمه اللهـ در پاسخ به سؤالی پیرامون مفهوم عبادت و شاخههای آن میفرماید: «عبادت اسمی است که همهی گفتارها و کردارهای پنهان و آشکارِ موردِ پسند خداوند را، دربرمیگیرد؛ بنابراین نماز، زکات، روزه، حج، راستگویی، امانتداری، نیکی به پدر و مادر، صلهی رحم، وفای به عهد، امر به معروف و نهی از منکر، جهاد با کافران و منافقان، نیکرفتاری با همسایه، یتیم، مستمند، در راهمانده، بردگان و حیوانات، دعا، ذکر، تلاوت قرآن و امثال آنها در دایرهی وسیع عبادت جای میگیرند. همچنین دوست داشتن خدا و رسولاش- صلّی الله علیه وسلّم -، ترس از خدا و بازگشت به سوی او، اخلاص در پرستش ، بردباری در برابر دستوراتاش، سپاسگزاری نعمتهایش، راضی شدن به قضا و قدر، اعتماد به وی، امید به رحمت و ترس از عذاباش، همگی در چهارچوب بندگی خداوند قرار میگیرند.»[1]
بنابراین میبینیم بندگی ـ چنانکه امام ابنتیمیه توضیح داد ـ دارای افق و میدانی وسیع میباشد و در عبادتهایی همچون نماز، روزه، زکات، حج و ... منحصر نمیگردد، بلکه عبادتهای مزبور بخشی از بندگی محسوب میشوند و بندگی علاوه بر آنها، انواع عبادتهای سنّت و مازاد بر فرایض همچون ذکر، تلاوت قرآن، دعا و استغفار را نیز شامل میشود. همانگونه که تعامل و برخورد نیکو با دیگران و ادای حقوقشان، همچون نیکیکردن به والدین، خویشاوندان، یتیمان، مستمندان و مسافران در راهمانده، مهربانی با افراد ضعیف و ناتوان و دلسوزی نسبت به حیوانات را هم دربرمیگیرد. عبادت همهی موارد اخلاقی و کمالات انسانی از راستگویی، امانتداری و وفای به عهد گرفته تا دیگر فضایل اخلاقی را تحت پوشش قرار میدهد. همچنین اخلاق موسوم به «اخلاق ربّانی» دوست داشتن خدا و پیامبرش- صلّی الله علیه وسلّم -، ترس از خدا، بازگشت به سوی او، پرستش مخلصانهی او، شكیبایی در برابر دستوراتاش، سپاسگزاری نعمتهایش، راضی شدن به قضا و قدرش و اعتماد به وی، امید به رحمت و ترس از عذاباش را در برمیگیرد و بالاخره دو مسؤولیت اساسی و سرنوشتساز امر به معروف و نهی از منکر و نیز جهاد در راه خدا با کفّار و منافقان را که به مثابهی حصار استوار و ملاک دینداری میباشند، تحت پوشش خود قرار میدهد.[2]
عبادت علاوه بر موارد مزبور، قضیهی اتخاذ اسباب و نیز رعایت سُنَن و قوانینی را در برمیگیرد كه خداوند، جهان هستی را بر پایهی آن نهاده است و در زندگی روزمرهی انسانها دارای نقشی اساسی است و از جایگاهی حسّاس و حیاتی برخوردار است. همچنان که ابنتیمیه میفرماید: «به کارگیری هرکدام از اسبابی که از طرف خداوند تعیین گشتهاند، عبادت به شمار میرود.»
ایشان ـ رحمت خدا بر او باد- از این هم فراتر رفته و میگوید: همهی امور دینی، در چارچوب عبادت قرار میگیرند؛ زیرا دین، معنی تسلیم و فروتنی را در خود جای داده است؛ در زبان عربی گفته میشود: «دِنْتهُ فَدانَ» یعنی: وی را مطیع و رام ساختم و او نیز تسلیم شد. همچنین میگویند: «یدینُ لله»، یعنی: خداوند را بندگی میكند و سر تسلیم و فروتنی را در برابرش فرود میآورد. بنابراین «دین خدا» عبارت است از: عبادت، فرمانبرداری و تسلیم در برابر او. بدین ترتیب معنای واژهی دین و عبادت، هم از لحاظ لغوی و هم از نظر شرع، یکی است و ارتباط تنگاتنگی با هم دارند.
عبادت تمام زندگی را دربرمیگیرد
مسؤولیتِ بندگی همچنانكه مسایل مزبور را شامل میشود، دیگر جوانب زندگی، از آداب خوردن و آشامیدن و رفع تمام نیازها گرفته تا تشکیل دولت، مسائل مالی و اقتصادی و اصول روابط بینالملل را نیز در برمیگیرد. لذا میبینیم قرآن کریم مؤمنان را با اوامری تکلیفی و احکامی شرعی مورد خطاب قرار میدهد که جوانب متعدد زندگی را تشکیل میدهند. برای مثال تنها در سورهی مبارکهی بقره، تکالیف گوناگونی را با صیغهی «کُتِبَ عَلَیکُمْ» بیان میفرماید، از جمله:
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَیكُمُ الْقِصَاصُ فِی الْقَتْلَى[3]، «اى كسانى كه ایمان آوردهاید دربارهی كشتگان بر شما [حق] قصاص مقرر شدهاست.»
كُتِبَ عَلَیكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَكَ خَیرًا الْوَصِیةُ لِلْوَالِدَینِ وَالْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ ۖ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِینَ [4]، «بر شما مقرر شده است كه چون یكى از شما را مرگ فرا رسد، اگر مالى بر جاى گذارد براى پدر و مادر و خویشاوندان [خود] به طور پسندیده وصیت كند.»
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَیكُمُ الصِّیامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[5]، «اى كسانىكه ایمان آوردهاید، روزه بر شما مقرر شده است همانگونه كه بر كسانى كه پیش از شما [بودند] مقرر شده بود؛ باشد كه پرهیزگارى كنید».
كُتِبَ عَلَیكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ [6] ، «بر شما كارزار واجب شده است در حالی كه براى شما ناگوار است و چه بسا چیزى را خوش نمىدارید و آن براى شما خوب است... .»
همهی این امور (قصاص، وصیت، روزه و مبارزهی مسلّحانه با دشمنان دین) از طرف خدا بر بندگاناش واجب گشته است؛ و لذا باید بندگاناش بدان گردن نهند و از آن سرپیچی نکنند. البته قضیه از این هم فراتر میرود، چنانچه میفرماید:
قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُكِی وَمَحْیای وَمَمَاتِی لِلَّـهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ [7]، «بگو: در حقیقت نماز و [سایر] عبادات من و زندگى و مرگ من براى خدا، پروردگار جهانیان است.»
دایرهی بندگی به اندازهای وسعت مییابد که سایر امور عادی زندگی روزمره را شامل میشود.
ابوهریره-رضی الله عنه - میگوید: پیامبر- صلّی الله علیه وسلّم - فرمود: «إنَّ اللهَ تَعَالى طَیبٌ لاَ یقْبَلُ إِلَّا طَیباً وَ إنَّ اللهَ تَعَالى أَمَرَ الْمُؤمِنینَ بِمَا أَمَرَ بِهِ الْمُرْسَلینَ»، «خداوند پاک است و جز پاکی را نمیپذیرد و مؤمنان را به همان چیز که پیامبران را بدان امر داده است، فرمان میدهد.» زیرا خطاب به پیامبران- علیهم السلام - میفرماید: یا أَیهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّیبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا ۖإِنِّی بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ[8] ، «اى پیامبران از چیزهاى پاكیزه بخورید و كار شایسته انجام دهید.» و خطاب به مسلمانان نیز چنین میفرماید: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُلُوا مِن طَیبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُوا لِلَّـهِ إِن كُنتُمْ إِیاهُ تَعْبُدُونَ[9]، «اى كسانىكه ایمان آوردهاید از نعمتهاى پاكیزهاى كه روزى شما كردهایم بخورید و اگر تنها او را مىپرستید خدا را شكر كنید.» پیامبر خدا- صلّی الله علیه وسلّم - سپس به رفتار مردی كه آثار سفر طولانی بر چهرهاش هویدا بود اشاره کرد که با موهای ژولیده و قیافهیی غبارآلود، دستانش را به طرف آسمان بلند میكند و یاربّ یاربّ سر میدهد، در حالیكه خوراک، نوشیدنی و لباساش حرام است و با غذای حرام پرورش یافته است؛ پس چگونه دعایش مستجاب میشود؟[10]
این حدیث انسان را تشویق میکند که به دنبال کردار، گفتار و عقاید درست و پسندیده باشد؛ چون خداوند جز کردارهای پیراسته از ریا و خودبزرگبینی و اموال حلال و پاکیزه را نمیپذیرد.
ابوهریره-رضی الله عنه - میگوید: پیامبر خدا- صلّی الله علیه وسلّم - فرمود: «كُلُّ سُلامَی مِنَ النَّاسِ عَلَیهِ صَدَقَةٌ، كُلّ یوْمٍ تَطْلُعُ فیهِ الشَّمْسُ تَعْدِلُ بَینَ اثْنَینِ صَدَقَةٌ، وَتُعینُ الرَّجُلَ فىِ دَابَّتِهِ فَتَحْمِلُهُ عَلَیها أَوْ تَدْفَعُ لَهُ عَلَیها مَتَاعَهُ صَدَقَةٌ، وَتُمیطُ الْأَذَىَ عَنِ الطَّرِیقِ صَدَقَةٌ»[11]، «برهر بندانگشتی صدقهیی است، هر روز كه خورشید طلوع میكند و میان دو نفر به عدالت رفتار میكنی صدقهای است و مردی را برای سوار شدن بر مركباش یاری میکنی و او را در پایین آوردن بارش یاری میدهی صدقه است و هرمانعی را که از معابر عمومی برمیداری صدقهیی است.»
در حدیث ابوذر-رضی الله عنه - نیزآمده است که پیامبر- صلّی الله علیه وسلّم - فرمود: «... وَفِى بُضْع أَحَدِكُمْ صَدَقَةٌ قالوُا: یا رَسُولَ اللهِ أَیأْتِی أَحَدُنَا شَهْوَتَهُ وَ یكُونُ لَهُ فِیهَا أَجْرٌ؟ قَالَ : أَرَأَیتُمْ لَوْ وَضَعَهَا فِى حَرَامٍ أَكَانَ عَلَیهِ وِزْرٌ؟ كَذَلِكَ إذَا وَضَعَهَا فِى الْحَلالِ كَانَ لَهُ أَجْر...ٌ»[12]، «در همبستری هر كدام از شما با همسرانتان صدقهیی است، پرسیدند: ای پیامبر خدا! چطور میشود در جماع و لذت جنسی صدقه وجود داشته باشد؟ فرمود: مگر نمیبینی که ارضای غریزهی جنسی به صورت حرام موجب گناه میگردد؟ پس به همین صورت اگر کسی بهگونهای مشروع از آن بهره ببرد پاداشی به وی تعلّق میگیرد...»
بنابراین انسان مسلمان میتواند تمامی زندگیاش را به عبادت تبدیل کند مادامیكه در جستجوی رضایت خدا باشد. کسیکه مشغولکاری دشوار است و شامگاهان با حالت خستگی به خانهاش برمیگردد، عبادتکننده محسوب میشود، دانشجویی که در طول ایام تحصیلات با مرورکردن درسهایش خسته میشود اهل عبادت به شمار میآید و بالاخره محقق و پژوهشگری که در آزمایشگاه و کار با دستگاههای مختلف به سر میبرد و زن خانهداری که در کانون گرم خانواده، مسؤولیت خطیر پرورش فرزندان را بر عهده دارد و زمینهی یک زندگی آرامبخش را برای شوهر و فرزندانش فراهم میسازد، اهل عبادت محسوب میشود و در حالت ادای وظیفهی بندگی به سر میبرد.
بدین ترتیب بندگی عبارت است از نهایت تسلیم و فرمانبرداری آمیخته با رضایت و محبت درونی نسبت به معبود. همین محبت درونی استکه زمینهی هر چه بیشتر و بهتر کردارهای شایسته را در راستای تحکیم و تقویت دین خدا فراهم میکند، بهگونهای که انسان مؤمن، همهی حرکات و سکنات، عاطفه و احساساتاش را در طَبَق اخلاص گذاشته و در راستای یاری حق و اجرای دادگری و اعتلای دین خداوند نثار میكند. خداوند متعال در این خصوص میفرماید:
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَیرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿٧٧﴾ وَجَاهِدُوا فِی اللَّـهِ حَقَّ جِهَادِهِ ۚ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَیكُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ ۚ مِّلَّةَ أَبِیكُمْ إِبْرَاهِیمَ ۚ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِینَ مِن قَبْلُ وَفِی هَـٰذَا لِیكُونَ الرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ ۚ فَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّـهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ ۖ فَنِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِیرُ ﴿٧٨﴾[13]، «اى كسانىكه ایمان آوردهاید ركوع و سجود كنید و پروردگارتان را بپرستید و كار خوب انجام دهید؛ باشد كه رستگار شوید. و در راه خدا چنانكه حق جهاد [در راه] اوست جهاد كنید، اوست كه شما را [براى خود] برگزیده و در دین بر شما سختى قرار نداده است. آیین پدرتان ابراهیم [نیز چنین بوده است] او بود كه قبلاً شما را مسلمان نامید و در این [قرآن نیز همین مطلب آمده است] تا این پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید. پس نماز را برپا دارید و زكات بدهید و به پناه خدا روید. او مولاى شماست چه نیكو مولایى و چه نیكو یاورى. »
خداوند در این آیه ابتدا به رکوع و سجود فرمان داده است و سپس به صورت کلی به عبادتکه فراتر از نماز است دستور میدهد. بنابراین عبادت، همهی فرایض را دربرمیگیرد و کوچکترین حرکات و احساسات انسان را نیز شامل میشود؛ یعنی ممکن است همهی فعالیتهای روزمرهی وی در صورت توجه قلب به خداوند متعال عبادت به شمار آید، تا آنجا که لذایذ پاک و سالم زندگی هم عبادت است و انسان میتواند از این طریق، پروندهی حسناتاش را پربارترکند و خشنودی خداوند را به دست آورد.[14]
التزام به آداب تعیین شده برای ساعات مختلف شب و روز از ابتدای بیداری تا آرام گرفتن در بستر خواب، انسان مؤمن را تشویق میکند تا به صورتی کامل، در معیت کامل خداوند زندگی را سپری کند؛ برای مثال وقتی از خواب بیدار میشود خدا را به یاد میآورد و زندگی را در پناه او به سر میبرد و میگوید: «الحَمْدُ لِلّه الِّذی أَحْیانا بَعْدَ مَا أماتَنَا وَ إلَیه النُّشوُر»، «سپاس خداییکه ما را پس از آنکه میرانده بود، زنده کرد و بازگشت همه به سوی اوست». و در حالتهای مختلف از جمله زمانی که لباس میپوشد، به آینه نگاه میکند، از منزل خارج میشود، به بازار میرود و بازمیگردد و همچنین تا زمانیکه به رختخواب میرود با ذکری مخصوص در معیت خداوند است.
بهترین عبادتها کدام است؟
اگر عبادت در اسلام از فراگیری و شمولیتی که آن را بیان کردیم برخوردار است، پس چه نوع عبادتی بیش از همه، نزد خداوند دوستداشتنیتر و وسیلهی تقرب به اوست؟
در پاسخ این سؤال دیدگاه امام ابنالقیم جوزیه ـرحمهاللهـ در کتاب ارزشمند «مدارج السالکین» را برمیگزینیم که میفرماید:
هرکدام از اوقات شبانهروز دارای عبادتی مخصوص است و بهترین عبادت در هر لحظهیی از اوقات شب و روز، عمل كردن برای كسب رضایت خداوند است؛ به گونهیی که متناسب با وظیفهاش و آن وقت خاص باشد. پس بهترین عبادت در زمان جهاد، مبارزهی مسلحانه با دشمنان است گرچه به ترک اوراد و اذکار و حتی انجام ندادن نماز واجب به طور كامل نیزـ چنانکه درحالت ترس پیش میآیدـ بیانجامد، بهترین عبادت وقت میزبانی، تأمین حقوق مهمان و دست برداشتن از اذکار مستحب است؛ همچنین در مهیا كردن بستر مناسب برای ادای حقوق زن و فرزندان نیز باید چنان عمل کرد؛ بهترین عبادت سپیدهدم، مشغول شدن به نماز، تلاوت قرآن و اوراد و اذکار است؛ بهترین عبادت زمان آموزش، روی آوردن به امرِ تعلیم و صرف همهی تلاشها در راستای تأمین این هدف است؛ بهترین عبادت وقت اذان، ترک سایر اوراد و پاسخ به مؤذن است.
بهترین عبادت وقت نمازهای پنجگانه، جدیت و اخلاص در ادای آن، مبادرت به انجام نماز در اوّل وقت و رفتن به مساجد است. بهترین عبادت زمان نیاز به همکاری مالی یا بدنی، اقدام به همکاری با شخص محتاج، حلّ مشکلاتاش و ترجیح او بر اوراد و اذکار و خلوت گزیدن است؛ بهترین عبادت زمان تلاوت قرآن، اهتمام جدّی به آن و متمرکز نمودن حواس و دل و هوش به فهم و تدبر در قرآن است، به گونهیی که انسان احساس کند خداوند باب گفتوگو را با وی باز کرده است و با او ارتباط مستقیم دارد، که مسلّماً اینکار موجب بیداری دل و تصمیم جدّی در خصوص اجرای اوامر او خواهد شد.
بهترین عبادتِ زمان وقوف در سرزمین مبارک «عرفه»، نهایت تلاش وکوشش درگریه و زاری، دعا و ذکر خدا است نه روزه گرفتن، چون وی را ضعیف و رنجور می نماید و توانایی انجام عبادت مخصوص آن وقت را از دست میدهد؛ بهترین عبادت ده روزِ اول ماه ذیالحجه، عبادت زیاد به ویژه اشتغال به اذکاری هم چون الله اکبر، لا اله الاّ الله والحمد لله گفتن است؛ بهترین عبادت در ده روز اخیر ماه مبارک رمضان، ارتباط تنگاتنگ با مساجد و اعتکاف در آنها است نه اینکه وقت خود را صرف ارتباط همیشگی با مردم و مشغول شدن با آنان نماید؛ بهترین عبادت زمان بیماری یا مرگ یکی از برادران مسلمان، عیادت و یا حضور در تشییع جنازهاش میباشد و بالاخره بهترین عبادت در هر وقت و حالی، ترجیح رضایت خدا در آن وقت و حال و عملِ منطبق با آن وضعیت است.
امام ابنالقیم این نوع بندگیرا «عبادت مطلق» نامیده است و دربارهی انجامدهندهی چنین عبادتی میفرماید:
«انجامدهندهی عبادت مطلق هرجا باشد، هدفش کسب رضایت خداوند است و محور بندگیاش برگِرد آن میچرخد. او همواره در درجات و منازل مختلف بندگی مشغول حرکت و تکاپو است، هرگاه توفیق عمل در درجهیی نصیباش شد بهسیر و سلوک درآن ادامه میدهد تا زمینهی رسیدن به مرحلهیی دیگر برایش فراهم میشود. او پیوسته در این شرایط و احوال به سر میبرد تا به سر منزل مقصود میرسد؛ یعنی به گونهیی است که در زمانهای گوناگون و متناسب با وظیفهی مقرّر هر زمان به صفوف علما و اندیشمندان دینی، عبادتکنندگان و زاهدان، مجاهدان و تلاشگران میدان کارزار، اهل ذکر و فکر و افراد خیر و نیكوكار میپیوندد. این همان بندهی واقعی است که آداب و رسوم و یا قید و بندهای اجتماعی وی را اسیر ننموده است و هدفاش تنها دستیابی به رضایت و خشنودی خداوند متعال است نه رسیدن به آرزوهای نفسانی و مطامع خویش.
این نوع عبادت تنها در صورت زیستن در سایهی «إِیاكَ نَعْبُدُ وَإِیاكَ نَسْتَعِینُ»تحقق مییابد. کسیکه از چنین حیات مبارکی بهرهمند باشد، خیمهگاهش را هرکجا برافرازد در مسیر بندگی مخلصانه قرارگرفته است و در رکاب پیروان حق حرکت میکند، با هر صاحب حقی انس و الفت میگیرد و هر اهل باطلی از او میگریزد. او بسان باران است که هرکجا ببارد منافع بیشماری به همراه دارد! او به درخت خرما میماند که حتی خارهایش نیز سرشار از منفعت است! و در همان حال نسبت به دشمنان دین خدا سختگیر است و هرگاه قوانین الهی مورد هتک حرمت قرار گیرند به خشم میآید.[15]
پانوشتها:
[1]- الکواشف المضیة عن لآلی رسالة العبودیة لابن تیمیة، یاسر برهامی، دار الایمان، 2004، صص 7-8.
[2]- یوسف قرضاوی، عبادت در اسلام.
[3]- بقره/178.
[4]- بقره/180.
[5]- بقره/183.
[6]- بقره/216.
[7]- انعام/162.
[8]- مؤمنون/51.
[9]- بقره/172.
[10]- به روایت مسلم، آلبانی آن را حسن دانسته است ر.ک: الجامع الصغیر 1/451.
[11]- به روایت مسلم و بخاری، آلبانی آن را صحیح دانسته است. ر.ک: صحیح الترغیب و الترهیب 1/75.
[12]- به روایت مسلم، آلبانی آن را صحیح دانسته است. ر.ک: الجامع الصغیر 1/436.
[13]- حج/78 - 77.
[14]- العبادة جوهرها وآفاقها؛ محمد عبدالله خطیب.
[15]- مدارج السالکین، ابن القیم الجوزیة، ج١.
- افزودن نظر جدید
- 1545 بازدید
-
نسخه مناسب چاپ