پارهای از ویژگیهای ایمان
از پیامبر - صلّی الله علیه وسلّم- نقل شده است که:
عن أبی هُرَیرَةَ رضی الله عنهُ: أنَّ رسُولَ اللهِ صلّى الله علیه وسلّم قال: «مَنْ كانَ یؤْمِنُ باللهِ والْیوْمِ الآخِرِ فَلْیقُل خَیراً اَوْ لِیصْمُتْ، ومَنْ كانَ یؤمِنُ باللهِ والْیوْمِ الآخِرِ فَلْیكْرِمْ جارَهُ، ومَنْ كانَ یؤْمِنُ باللهِ والْیوْمِ الآخِرِ فَلْیكْرِمْ ضَیفَهُ.»[١]، «از ابوهریره-رضی الله عنه- روایت شده است كه پیامبر خدا- صلّی الله علیه وسلّم- فرمود: «كسی كه به خدا و روز قیامت ایمان دارد، باید یا سخن نیك بگوید یا ساكت شود؛ و کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، باید همسایهاش را اکرام کند و کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، باید مهماناش را گرامی بدارد.»
واژگان حدیث
یؤْمِنُ: در این جا مقصود از ایمان، ایمان كامل است و اصل ایمان، تصدیق و اقرار است.
اَلْیوْمِ الآخِرِ: روز آخرت.
لِیصْمُتْ: باید سكوت كند.
فَلْیكْرِمْ جَارهُ: باید همسایه اش را گرامی بدارد؛ به او خیر برساند و از رساندن آزار و بدی به او جلوگیری كند.
فَلْیكْرِمْ ضَیفَهُ: باید مهمان را گرامی بدارد و در حد توان از او پذیرایی كند و به او نیكی كند.
مفهوم کلی حدیث
پیامبر- صلّی الله علیه وسلّم- ما را در این حدیث به بزرگترین ویژگیهای خیر و سودمندترین كارهای نیك، تشویق میكند. او برای ما بیان میكند كه نشانهی كمال ایمان و اسلام آن است كه انسان مسلمان دربارهی كارهایی سخن بگوید كه در دنیا و آخرت برایش سودمند باشد و برای جامعه، شادكامی و سعادت به بار آورد. انسان مسلمان باید در هر چیزی كه ممكن است باعث رنجش دیگران گردد و تباهی به بار آورد و خشم و ناخرسندی خدا را به دنبال داشته باشد، سكوت كند.
امام احمد در مسند خود از انس-رضی الله عنه- روایت كرده كه پیامبر- صلّی الله علیه وسلّم- فرمود:
«لاَ یسْتَقِیمُ إیمَانُ عَبْدٍ حَتَّى یسْتَقِیمَ قَلْبُهُ وَلاَ یسْتَقِیمُ قَلْبُهُ حَتىَّ یسْتَقِیمَ لِسانُهُ»[٢]، «ایمان هیچ بندهیی درست نخواهد شد مگر آنكه قلباش درست شود و قلباش درست نخواهد شد مگر آنكه زباناش درست شود.»
پس بر انسان مسلمان لازم است كه پیش از سخن گفتن بیندیشد. اگر نتیجهی سخن خیر بود، سخن بگوید و اگر منجر به شر میشود، از سخن گفتن خودداری كند؛ زیرا در برابر هر کلمهای كه بر زبان میآورد، بازخواست میشود. خداوند فرموده است:
مَّا یلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ[٣]، «هیچ سخنی نمیگوید، مگر برای وی مراقبی آماده وجود دارد. »
پیامبر- صلّی الله علیه وسلّم- فرموده است:
«اِنَّ الرَّجُلَ لَیتَكَّلَمُ بِالْكَلِمَةِ مِنْ رِضْوَانِ اللهِ تَعَالىَ مَا یظُنُّ اَنْ تَبْلُغَ مَا بَلَغَتْ فَیكْتُبُ اللهُ لَهُ بِهَا رِضْوَانَهُ اِلَى یوْمِ الْقِیامَةِ وَ اِنَّ الرَّجُلَ لَیتَكَلَّمُ بِالْكَلِمَةِ مِنْ سخطِ اللهِ تَعَالَى مَا یظُنُّ اَنْ تَبْلُغَ مَا بَلَغَتْ فَیكْتُبُ اللهُ عَلَیهِ بِهَا سَخَطَهُ اِلَى یوْمِ الْقِیامَةِ»[٤]، «بنده سخنی میگوید كه باعث خشنودی خدا میشود و گمان نمیبرد که چنین مهم باشد، ولی خداوند در برابر آن، خشنودی خود را تا روز قیامت برای او ثبت میکند؛ گاه نیز سخنی میگوید كه باعث نارضایتی خدا میشود و گمان نمیبرد که چنین مهم باشد، ولی خداوند در برابر آن ناخرسندی خود را تا روز قیامت برای او ثبت میکند.»
پارهای از آداب سخن گفتن
پرهیز از سخنان حرام، لغو و باطل، مثل غیبت، سخنچینی و طعنهزدن به آبروی مردم و عدم زیادهروی در سخنِ مباح؛ زیرا گاه سخنان مباح منجر به سخنان حرام یا مكروه میشود. پیامبر- صلّی الله علیه وسلّم- فرموده است:
«مَنْ صَمَتَ نَجَا»[٥]، «هر کس اهل سکوت باشد نجات خواهد یافت.»
و نیز میفرماید:
«طُوبَی لِمَنْ مَلَکَ لِسَانَهُ»[٦]، «خوشا به حال کسی که مالک زباناش است.»
پرداختن به همسایه و توجّه به او
از جمله نشانههای كمال ایمان و اسلام، نیكیكردن به همسایه و آزار نرساندن به اوست؛ نیكیكردن به همسایه و گرامی داشتن او، اكرام و نیكی به همسایه و خودداری از همسایهآزاری است که از لحاظ شرعی امری مطلوب است. در اسلام توجه به همسایه به جایی رسیده كه در تاریخ روابط اجتماعی نظیر آن دیده نشده است. پیامبر- صلّی الله علیه وسلّم- فرموده است:
«مَازَالَ جِبریلُ یوصِینی ِبالْجَارِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ سَیوَرِّثُهُ»[٧]، «جبرییل پیوسته مرا دربارهی همسایه سفارش میكرد تا آنكه گمان كردم او را وارث قرار خواهد داد.»
آزار رساندن به همسایه نشانهی نقص ایمان است و باعث تباهی و هلاكت میشود و این كار در اسلام حرام است و از جملهی گناهان كبیره به شمار میرود و نزد خدا برای آن كیفر سختی در نظر گرفته شده است. پیامبر- صلّی الله علیه وسلّم- فرموده است:
«وَاللهِ لاَ یؤْمِنُ، وَاللهِ لاَ یؤْمِنُ. قِیلَ: مَنْ یا رَسُولَ اللهِ؟ قَالَ: مَنْ لَاَ یأْمَنُ جَارُهُ بَوَائِقَهُ»[٨]، «به خدا سوگند ایمان ندارد، به خدا سوگند ایمان ندارد. گفتند: چه كسی ای رسول خدا؟ فرمود: كسی كه همسایهاش از گزند او در امان نیست.»
مقصود از «لایؤْمِنُ» ایمان كامل است، یعنی آن شخص ایماناش کامل نیست.
پارهای از راههای نیكیكردن به همسایه همدردی با او به هنگام نیاز، از پیامبر- صلّی الله علیه وسلّم- روایت شده كه فرمود:
«مَا آمَنَ بِی مَنْ بَاتَ شَبْعَانَ وَجَارُهُ إِلىَ جَنْبِهِ جَائِعٌ وَهُوَ یعْلَمُ»[٩]، «كسی كه شب را سیر سپری كند و میداند که همسایهاش در كنار او گرسنه است، مؤمن نیست.»
یعنی باید به او كمك كند و برایش سودمند باشد و به او هدیه بدهد؛ بهویژه در مناسبتها.
مهماننوازی
مهماننوازی، نشانهی ایمان و یكی از مظاهر اسلام است. پیامبر- صلّی الله علیه وسلّم- در این حدیث برای ما بیان داشته است؛ كسی كه به برنامهی اسلام پایبند باشد و راه مؤمنان برجسته را طی كند، باید هر مهمانی كه نزد او بیاید، گرامی بدارد و به او نیكی كند:
«مَنْ كَانَ یؤْمِنُ بِاللهِ وَالْیوْمِ الآخِرِ فَلْیكْرِمْ ضَیفَهُ»[١٠]، «كسی كه به خدا و روز آخرت ایمان دارد، باید مهمانش را گرامی بدارد.»
بشاشبودن، خوشسخنی با مهمان و آوردن خوردنیها و آشامیدنیهایی كه برایش میسر است، از جمله آداب مهماننوازی و گرامیداشتن مهمان است. یكی از آداب مهمان آن است كه بر میزبان خود سخت نگیرد و او را در تنگنا و فشار قرار ندهد. ماندن نزد میزبان، در حالیكه میداند او چیزی ندارد كه از وی پذیرایی كند، نوعی ایجاد فشار بر میزبان تلقی میشود.
درسهای برگرفته از حدیث
عمل به مضمون این حدیث بسیار حایز اهمیت است؛ زیرا باعث وحدت و صمیمیت و نزدیكی دلها میشود و كینهها را از بین میبرد؛ زیرا مردم همه در كنار همدیگر به سر میبرند و بیشتر آنان یا مهماناند یا میزبان. اگر همسایگان یکدیگر را گرامی بدارند و میزبانان از مهمانانشان پذیرایی كنند، جامعه رو به بهبودی خواهد گذاشت و كار جامعه درست خواهد شد؛ دوستی و محبت بر همه جا حاكم خواهد شد، به ویژه اینكه همه به آداب سخن گفتن (سخن نیك یا سكوت) پایبند خواهند شد.
پاورقیها:
[1]- به روایت بخاری، 8/125 (6475) و مسلم، 1/49 (47). آلبانی آن را صحیح دانسته است. ر.ك: صحیح الترغیب والترهیب 2/335.
[2]- مسند امام احمد 13048، آلبانی آن را صحیح میداند. ر.ک: السلسلة الصحیحة6/822.
[3]- ق/18.
[4]- به روایت مالك (2/985) و ترمذی (2/52) و ابن ماجه (3969)، آلبانی آن را صحیح میداند. ر.ک: االجامع االصغیر 1/250.
[5]- به روایت ترمذی و طبرانی، آلبانی آن را صحیح میداند. ر.ک: صحیح الترغیب و الترهیب 3/58.
[6]- به روایت طبرانی، آلبانی آن را صحیح میداند. ر.ک: صحیح الترغیب و الترهیب 3/54.
[7]- به روایت بخاری 8/12 (6014) و (6015)، و مسلم 8/36 (2624) (140) و 8/37 (2625) (141)، آلبانی آنرا صحیح دانستهاست. ر.ک: السلسلة الصحیحة 1/624.
[8]- به روایت بخاری (6016)، و مسلم 1/49 (46) (73)، آلبانی آن را صحیح دانسته است. ر.ک: السلسة الصحیحة 6/340.
[9]- طبرانى، (1/259، شمارهی751)، آلبانی آن را صحیح دانسته است. ر.ک: السلسلة الصحیحة149.
[10]- به روایت بخارى، (4/143) و مسلم (5/137)، آلبانی آن را صحیح دانسته است. ر.ک: الجامع الصغیر 1/1145.
- افزودن نظر جدید
- 2398 بازدید
-
نسخه مناسب چاپ